جدول جو
جدول جو

معنی ذومجر - جستجوی لغت در جدول جو

ذومجر
(مَ / مَ جَ)
نام آبگیری بزرگ است در بطن قوران از ناحیۀ سوارقیه. و هم آنرا هضبات مجر نامند.
شاعر گوید:
بذی مجرا سقیت صوب غوادی
(از معجم البلدان یاقوت)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ جَ)
موضعی است. بشیر بن النکث گوید:
حیث ترا ای مأسل و ذوفجر
یقمحن من حبته ما قد نثر.
(از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
در المرصع آمده است: لقب یکی از رواه حدیث در اضاحی است. و در منتهی الارب آرد: یزید ذومصر محدثی است. در اصطلاح علم حدیث، محدث به فردی گفته می شود که احادیث صحیح را از سایر روایات تمیز می دهد و آن ها را به دقت به نسل های بعدی منتقل می کند. به عبارت دیگر، محدث کسی است که روایت های پیامبر اسلام را جمع آوری کرده، بررسی و تطبیق می کند و در صورت صحت، آن ها را نشر می دهد. این کار نیازمند دقت در بررسی سند، متن، و شرایط راویان است.
لغت نامه دهخدا
(حِ)
خردمند. عاقل: هل فی ذلک قسم لذی حجر. (قرآن 89 / 5)
لغت نامه دهخدا
ابن وائل بن غوث بن قطن. قاله ابوعل الاثرم. در المرصع ابن الاثیر این نام بدین صورت بی هیچ شرحی آمده است
لغت نامه دهخدا