- ذوفن (فَن ن)
صاحب فن ّ. یک فن. مخصص. متخصص:
آن ذوفنی که تا بکنون هیچ ذوفنون
هرگز بر او به کار نبرده ست هیچ فن.
فرخی.
- امثال:
ذوفن بر ذوفنون غالب است:
چون خوب کم از بد فزون به
ذی فن بجهان ز ذوفنون به.
نظامی.
مقابل ذوفنون
آن ذوفنی که تا بکنون هیچ ذوفنون
هرگز بر او به کار نبرده ست هیچ فن.
فرخی.
- امثال:
ذوفن بر ذوفنون غالب است:
چون خوب کم از بد فزون به
ذی فن بجهان ز ذوفنون به.
نظامی.
مقابل ذوفنون
