جدول جو
جدول جو

معنی ذوغیر - جستجوی لغت در جدول جو

ذوغیر
(یَ)
الدهر ذوغیر، زمانه خداوند تصاریف و آسانیها و دشخواریها و خوبیها و زشتی ها و پستیها و بلندیهاست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
بر کینه و خشم برانگیختن کسی را، گرم نمودن شیر و آب و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به وغیر شود
لغت نامه دهخدا
(غُ مَ)
نام جائی است
لغت نامه دهخدا
ابن الاثیر در المرصع گوید نام کوهی است و آنرا ذوعنز نیز گفته اند، ابوصخر هذلی راست:
فجلک ذاعیر و الاسناد دونه
و عن مخمص الحجاج لیس بناکب،
لغت نامه دهخدا
(وَ)
گوشت برسنگ تفسان بریان کرده، شیر به سنگ تفسان گرم کرده، شیر جوشان و مطبوخ. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از توغیر
تصویر توغیر
خشم بر انگیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وغیر
تصویر وغیر
بریان: برسنگ تفسان، شیر جوشان، آب گرم
فرهنگ لغت هوشیار