جدول جو
جدول جو

معنی ذوسطوه - جستجوی لغت در جدول جو

ذوسطوه
(سَ وَ)
درشت. سخت صاحب سطوت: و گویند که سبب خشنودی بهرام از آن آتش بوده که بهمن مردی غیور و ذوسطوت بود و ملوک را ببطش و قوت خود قهر و قمع کردی. (تاریخ قم ص 83)
لغت نامه دهخدا
ذوسطوه
صاحب سطوت خداوند قهر و غلبه و ابهت را گویند که سبب خشنودی بهرام از آن آتش آن بوده که بهمن مردی غیور و ذرسطوت بود و ملوک را به بطش و قوت خود قهر و قمع کردی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذَ طَ)
تننده ای است یعنی عنکبوتی است زردپشت. ج، اذواط
لغت نامه دهخدا
(سَ عَ)
صاحب مال: لینفق ذوسعه من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتیه اﷲ لا یکلف اﷲ نفساً الا ما اتیها سیجعل اﷲ بعد عسر یسراً. (قرآن 65 / 7) ، باید نفقه دهد صاحب مال از مال خود و هر که تنک کرده شد بر او روزی او پس باید نفقه کند از آنچه داد او را خدا تکلیف نکند نفسی را مگر آنچه عطا کرد او را زود باشد که بگرداند خدابعد دشواری آسانی را. (تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 340)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
رجوع به سطوت شود
لغت نامه دهخدا
(وُ)
صاحب رویها. و فی الحدیث: القرآن ذلول ذووجوه فاحملوه علی احسن الوجوه
لغت نامه دهخدا
جایگاهی بمدینه که وفد مصر بزمان خلافت عثمان بدانجا فرود آمدند. (حبیب السیر جزو 4 از ج 1 ص 172 س آخر). و رجوع به ذی مروه شود
لغت نامه دهخدا
(لَقْ وَ)
عقاب سیاه گون
لغت نامه دهخدا
اکبر بن زید بن معاویه بن دومان قاله ابوعل الاثرم. (حاشیۀ المرصع). ابوکری بن زید بن سعید بن خصیب بن ابی کرزبن زرعه بن ابی لغوه. قاله الکلبی. (المرصع ابن الاثیر). در لغت نامه های دیگر ’ذولغوه’ دیده نشد
لغت نامه دهخدا
(لَعْ وَ)
پادشاهی از پادشاهان حمیر. و نیز نام مردی. (منتهی الارب). و در تاج العروس ذیل لعوه آمده است: اللعوه السواد حول حمله الثدی و به سمی ذولعوه. نقله الجوهری عن الفراء... و ذولعوه قیل من اقیال حمیر للعوه کانت فی ثدیه و ایضاً رجل آخر یعرف کذلک
لغت نامه دهخدا
زبیب است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(قُوْ وَ)
صاحب قوّت. نیرومند. خداوند قوّه: ذی قوّه عند ذی العرش مکین. (قرآن 81 / 20) صاحب قوت نزد خداوند عرش بامنزلت. (تفسیر ابوالفتوح ص 479 جمع واژۀ 5) و در تفسیر آن گوید: خداوند قوه است و مکین و ممکن بنزدیک خدای عرش. (ج 5 ص 482)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سطوه
تصویر سطوه
دشنام دادن، لت زدن (کتک زدن)، نیرو مندی، شکوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوطه
تصویر ذوطه
زرد جولاهه از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوسته
تصویر ذوسته
جسمی است که دارای هشت سطح باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو سطوه
تصویر ذو سطوه
چیرگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوسعه
تصویر ذوسعه
توانگر، با وسعت
فرهنگ لغت هوشیار