جدول جو
جدول جو

معنی ذوربذات - جستجوی لغت در جدول جو

ذوربذات
(رَ بَ)
صاحب تاج العروس گوید: و فی الاساس، و من المجاز فلان ذوربذات، اذا کان کثیر السقط فی کلامه. (تاج العروس) و نیز در ’المرباز’ گوید: المهزار المکثار ذوالربذات کالربذانی محرّکهً. نقله الصاغانی عن الفراء. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذَ رَ بی یا)
عیب. آهو، سختی و بلا
لغت نامه دهخدا
در عیون الاخبار آرد: حدّثنی قال حدثنی الولید عن جریر بن حازم عن الحسن: ’ان ّ رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم صلب رجلا علی جبل یقال له رباب’ و قال لی رجل بالمدینه هو ذورباب، (ج 1 ص 72 س 11 و 12)
لغت نامه دهخدا
(رَ بِ)
جمع واژۀ ربذه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ربذه شود.
- ذوربذات، مرد بسیار غلطگوی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا