جدول جو
جدول جو

معنی ذوذکر - جستجوی لغت در جدول جو

ذوذکر
(ذِ)
نامی. نامور. بلندآوازه. صاحب صیت و شهرت یا افتخار. معروف. مشهور. سرشناس. ذکر. ذکر. ذکیر. ذکّیر. و رجوع به ذوالذکر شود
لغت نامه دهخدا
ذوذکر
(ذُ کُ)
شمشیر بران. سیف قاطع. صارم
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تخم کرفس کوهی است، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا