معنی ذوجلالت - جستجوی لغت در جدول جو
ذوجلالت
(جَ لَ)
رجوع به ذی جلالت شود
ادامه...
رجوع به ذی جلالت شود
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر جلالت
جلالت
بزرگی، بزرگواری، عزت، شکوه
ادامه...
بزرگی، بزرگواری، عزت، شکوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ذلالت
ذلالت
ذلیل شدن، خوار شدن، خواری
ادامه...
ذلیل شدن، خوار شدن، خواری
فرهنگ فارسی عمید
ذی جلالت
(جَ لَ)
صاحب جلالت: خدمت ذی جلالت فلان
ادامه...
صاحب جلالت: خدمت ذی جلالت فلان
لغت نامه دهخدا
ذوجلاجل
(جَ جِ)
دف ذوجلاجل، دورویه که به پیرامون زنگله ها دارد که چون دف را نوازند آن زنگله ها نیز آواز دهند
ادامه...
دف ذوجلاجل، دورویه که به پیرامون زنگله ها دارد که چون دف را نوازند آن زنگله ها نیز آواز دهند
لغت نامه دهخدا
ذوطلال
(طِ)
نام آبی است یا موضعی ببلاد بنی مره، نام اسپ ابی سلمان بن ربیعه
ادامه...
نام آبی است یا موضعی ببلاد بنی مره، نام اسپ ابی سلمان بن ربیعه
لغت نامه دهخدا
ذودلال
(دَ)
خداوند ناز:
با وجود زال ناید انحلال
در شبیکه و در برت آن ذودلال.
مولوی
ادامه...
خداوند ناز:
با وجود زال ناید انحلال
در شبیکه و در برت آن ذودلال.
مولوی
لغت نامه دهخدا
ذلالت
(تَ قَحْ حُ)
خوار شدن. ذلیل گردیدن. ذل ّ. ذلت. مذلت
ادامه...
خوار شدن. ذلیل گردیدن. ذُل ّ. ذلت. مذلت
لغت نامه دهخدا
وجلات
(وَ جِ)
جمع واژۀ وجل. (از اقرب الموارد). رجوع به وجل شود
ادامه...
جَمعِ واژۀ وَجِل. (از اقرب الموارد). رجوع به وجل شود
لغت نامه دهخدا
تصویر ذو جلالت
ذو جلالت
صاحب جلالت خداوند بزرگواری
ادامه...
صاحب جلالت خداوند بزرگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ذی جلالت
ذی جلالت
صاحب جلالت خداوند بزرگواری
ادامه...
صاحب جلالت خداوند بزرگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ذلالت
ذلالت
خوار شدن، دلیل گردیدن
ادامه...
خوار شدن، دلیل گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جلالت
جلالت
بزرگ شدن، بزرگی بزرگواری. کلانسال شدن
ادامه...
بزرگ شدن، بزرگی بزرگواری. کلانسال شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جلالت
جلالت
((جَ لَ))
بزرگواری
ادامه...
بزرگواری
فرهنگ فارسی معین
تصویر ذلالت
ذلالت
((ذَ یا ذُ لَ))
خواری، ذلت
ادامه...
خواری، ذلت
فرهنگ فارسی معین
جلالت
بزرگواری، بزرگی، دبدبه، شکوه، فر، فره، کوکبه
ادامه...
بزرگواری، بزرگی، دبدبه، شکوه، فر، فره، کوکبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد