جدول جو
جدول جو

معنی ذوالنخله - جستجوی لغت در جدول جو

ذوالنخله
(ذُنْ نَ لَ)
لقب عیسی بن مریم علی نبینا و علیه السلام
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذُنْ نَ وَ)
سرائی به مکه برآوردۀ بنوقصی بن کلاب و آن ستورگاه قوم بوده است. و از آنروی بدار الندوه موسوم شد که مردم مکه برای رای زدن و شور در امور خویش بدانجا گرد می آمدند
لغت نامه دهخدا
(ذُنْ نُ خَ)
چشمه ای است به نزدیکی مدینه، آبی است نزدیک مکه، میان مغمس و اثبره که به بر سوی مکه فروریزد، موضعی است به اسفل حضر موت دوس را. (از المرصع). و در تاج العروس آمده است: وذوالنّخیل موضعی است میان مغمس و اثبره نزدیک مکه شرفها اﷲتعالی و نیز موضعی است بیمن نزدیک حضرموت
لغت نامه دهخدا
(ذُنْ نَ مَ)
خر. (منتهی الارب). و در تاج العروس ذیل کلمه نجمه آمده است: و النجمه بالفتح و یحرک... نبت معروف فی البادیه، قال ابوعبید: السرادیح اماکن لینه تنبت النجمه و النصی قال والنجمه شجره تنبت ممتده علی وجه الارض اوالمحرکه غیرالساکنه و انما هما نبتان فالنجمه شجیره خضراء کأنها اول بذر الحب حین یخرج صفارا و بالتحریک شی ٔ ینبت فی اصول النخله... و قال ابوعمرو الشیبانی: الثیل یقال له النجم والواحده نجمه و قال ابوحنیفه الثیل والنجمه و العکرش کله شی واحد و انما قال الشاعر ذلک لأن ّ الحمار اذا اراد ان یقلع النجمه من الارض و کدمها ارتدت خصیتاه الی مؤخره و قال الازهری النجمه لها قضبه تفترش الارض افتراشا و شاهد النجم قول زهیر:
مکلل باصول النجم تنسجه
ریح خریق لضاحی مائه حبک.
و من المجاز ذوالنجمه لقب الحمار لانه یحبها کما فی الاساس
لغت نامه دهخدا
(ذُسْ سَ بَ لَ)
لقب خالد بن عوف بن فضله که از رئیسان عرب است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ذُرْ رَ لَ)
لقب عامر بن مالک بن حسم و لقب عامر بن زید منات. ذکرهما ابن الکلبی. (از حاشیۀ کتاب خطی المرصّع ابن اثیر)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ اُ لَ)
لقب حسان بن ثابت است
لغت نامه دهخدا
(ذُنْ نُ زُ)
ذوالبرکه، دارای سفرۀ مهمانی. خداوند خوان گسترده
لغت نامه دهخدا
(ذُنْ نُ)
قریه ایست در راه کوفه بمکه و بدانجا آبی شور است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا