جدول جو
جدول جو

معنی ذواللبا - جستجوی لغت در جدول جو

ذواللبا
نام بتی از بنوعبدالقیس در مشفر و مشفر حصاری است به بحرین
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذُلْ لِمْ مَ)
نام اسپ عکاشه بن محصن است
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ)
نام موضعی است، نام کوهی به دیار بنی کلاب در برابر ملیحه و بدانجا آبی است، نام موضعی در مصادر وادی المیاه، بنی نفیل بن عمرو بن کلاب را، جایگاهی به اطراف رقق. بنی عمرو بن کلاب را، کوهی از اقبال هضب النخل بدان سوی جایگاه مذکور، و بعضی گفته اند ذوالبان از دیار بنی البکاء است. و ابوزیاد گفته است ذوالبان هضبه ای است که بدانجا بان روید
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ حُ بُ)
حبک جمع حبیکه است و حبیکه به معنی راه در ریگ توده و شکن آب و نورد زره و جعد موی باشد. و آن را صفت آسمان آرند. رجوع به ذات الحبک شود. و مولوی علیه الرحمه صفت شب آورده است:
چشم تیز و گوش باز و تن سبک
از شب همچون نهنگ ذوالحبک.
و رجوع به ذات الحبک شود
لغت نامه دهخدا
(ذُسْ سِ)
لقب سعد بن صفیح خال ابوهریره
لغت نامه دهخدا
(ذُسْسَ بَ)
لقب پسر حدقه بن بطر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ذُصْ صَ)
نام کوهی است. جریر گوید:
و لم یشهد الجونین والشعب ذالصفا
و شدّات قیس یوم دیرالجماجم.
(المرصع)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ کُ)
نام ملکی از ملوک حمیر
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ کَ)
شاعری است و در معجم البلدان یاقوت ذیل (ضریحه) آرد: موضعی است در شعر عمرو ذی الکلب الهذلی:
فلست لحاصن ان لم ترونی
ببطن ضریحه ذات النجال
لقب عمرو بن عجلان، لقب عمرو بن معاویه
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لِ مَ)
لقب ذوالرأس. جریر بن عطیه، در حداثت سن او
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لُمْمَ)
نام یکی از اسپان رسول صلوات الله علیه
لغت نامه دهخدا
(ذُنْ نُ)
زمین درشت و مرتفعی است از شربه به اطراف تیمن، پشته ای است از دیار فزاره. (کذا جاء فی کتاب الحازمی. بنقل یاقوت در معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لَ)
موضعی است بدیار هذیل. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
نام موضعی است که ذکر آن در شعر عرب بسیار آمده است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ غَ)
نام وادئی است
لغت نامه دهخدا
نام وادیئی است به نجد. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ قَ)
نام شهری به نزدیکی عسفان و آن را خیف ذی القبر نیز نامند. از آنروی که قبر احمد بن الرضا بدانجاست. (المرصع). و یاقوت گوید: خیف ذی القبر، همان خیف سلام است
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ قُبْ بَ)
لقب حنظله بن ثعلبه از آن روی که در دشت ذی قار قبه ای برآورده بود
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لُ بَ / ذُلْ لِ بَ)
اسد. شیر. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لِ)
لقب بسام بن قیس بن مسعود شیبانی است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
شقی است بر کوهی نزدیکی مدینه، یستخرج من ارضه الشب. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذو اللبد
تصویر ذو اللبد
شیر اسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالسبع
تصویر ذوالسبع
آنست که در هفت نغمه افتد و بعبارت دیگر فاصله یک هفتم درست است
فرهنگ لغت هوشیار