- ذوالعنیق(ذُلْ عُ نَ)
موضعی است. (منتهی الارب)
معنی ذوالعنیق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(ذُلْ عُ نُ)
لغت نامه دهخدا
شاعری از بنوجذام، لقب خویلدبن هلال بن عامر بن عابد بن کلب بجلی. قاله الأبرم. (از حاشیۀ المرصع خطی). و پسر او حجاج بن ذی العنق جاهلی است و رئیس بوده است. (منتهی الارب) ، لقب یزید بن عامر بن ملوّح. ذکره ابن الکلبی. (حاشیۀ المرصع)
(ذُلْ عَ نَ)
لغت نامه دهخدا
جاسوس. سماع. عین، لقب معاویه بن مالک شاعر و فارس و در المرصع در نسب او معاویه بن مالک بن حرث آمده است
(ذُلْ عِ)
لغت نامه دهخدا
نام دیگر صورت شمالی فلکی موسوم بعمسک الأعنه است. و هم آن راقائد و الرّاعی نامند.
(ذُلْ عَ)
لغت نامه دهخدا
لقب قتاده ابن النعمان صحابی است. و از آنرو وی را بدین لقب خوانند که بروز احد او را آسیبی بچشم رسید و بمعجز رسول صلوات الله علیه شفا یافت. ذوالعین، ذوالعقل. رجوع به ذوالعقل والعین و کشاف اصطلاحات الفنون ص 525 شود
