فاوانیا، گیاهی با برگ های ضخیم و دانه های سرخ رنگ شبیه دانۀ انار که بیشتر در مناطق معتدل می روید و برای معالجۀ بیماری های کبدی، نقرس و صرع به کار می رود، عودالصلیب، عودالریح
فاوانیا، گیاهی با برگ های ضخیم و دانه های سرخ رنگ شبیه دانۀ انار که بیشتر در مناطق معتدل می روید و برای معالجۀ بیماری های کبدی، نقرس و صرع به کار می رود، عودالصلیب، عودالریح
دوائیست که آن را فاوانیا گویند. با هرکه باشد از زحمت صرع ایمن گردد. و بعضی گویند چوبی است که آتش بر آن کار نکند و هرچه بشکنند مربع برآید. و چوب سه گوشه را نیز گویند که در تعویذهای کودکان بر رشته کشند تا در خواب نترسند. (از برهان). چوبی است از درخت خاص که ترسایان بدان صلیب سازند، و چون او را در گلوی اطفال آویزند به خواب نترسد، و صرع را بسیار مفید است. (از آنندراج) (از غیاث اللغات). گیاهی است از ردۀ دولپه ایهای جداگلبرگ که تیره خاصی را بنام تیره فاوانیاها به وجود می آورد و جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان است. گیاهی است علفی و دارای ساقه های گوشت دار و ساقه ای خوابیده بر روی زمین و گلهایی معمولاً سفید یا زرد با آرایش گرزن. در حدود 130 نوع ازین گیاه شناخته شده که اکثر در مناطق معتدل میرویند و برخی از انواع آن نیز زمینی است. فاوانیا. فاوینا. (از فرهنگ فارسی معین). عودالریح. عودالکهنیا. ابوزیدان. بوزیدان. عبدالسلام. عود صلیب. رجوع به فاوانیا و ’عود صلیب’ شود: چو آن عودالصلیب اندر بر طفل صلیب آویزم اندر حلق عمدا. خاقانی. محراب قیصر کوی تو، عید مسیحا روی تو عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته. خاقانی. آن نازنین که عیسی دلها زبان اوست عودالصلیب من خط زنّارسان اوست. خاقانی. ، کنایه از صبحدم است که دم صبح باشد. (از برهان قاطع). عود سیمین. رجوع به ’عود سیمین’ شود
دوائیست که آن را فاوانیا گویند. با هرکه باشد از زحمت صرع ایمن گردد. و بعضی گویند چوبی است که آتش بر آن کار نکند و هرچه بشکنند مربع برآید. و چوب سه گوشه را نیز گویند که در تعویذهای کودکان بر رشته کشند تا در خواب نترسند. (از برهان). چوبی است از درخت خاص که ترسایان بدان صلیب سازند، و چون او را در گلوی اطفال آویزند به خواب نترسد، و صرع را بسیار مفید است. (از آنندراج) (از غیاث اللغات). گیاهی است از ردۀ دولپه ایهای جداگلبرگ که تیره خاصی را بنام تیره فاوانیاها به وجود می آورد و جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان است. گیاهی است علفی و دارای ساقه های گوشت دار و ساقه ای خوابیده بر روی زمین و گلهایی معمولاً سفید یا زرد با آرایش گرزن. در حدود 130 نوع ازین گیاه شناخته شده که اکثر در مناطق معتدل میرویند و برخی از انواع آن نیز زمینی است. فاوانیا. فاوینا. (از فرهنگ فارسی معین). عودالریح. عودالکهنیا. ابوزیدان. بوزیدان. عبدالسلام. عود صلیب. رجوع به فاوانیا و ’عود صلیب’ شود: چو آن عودالصلیب اندر بر طفل صلیب آویزم اندر حلق عمدا. خاقانی. محراب قیصر کوی تو، عید مسیحا روی تو عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته. خاقانی. آن نازنین که عیسی دلها زبان اوست عودالصلیب من خط زُنّارْسان اوست. خاقانی. ، کنایه از صبحدم است که دم صبح باشد. (از برهان قاطع). عود سیمین. رجوع به ’عود سیمین’ شود
شاعری است و در معجم البلدان یاقوت ذیل (ضریحه) آرد: موضعی است در شعر عمرو ذی الکلب الهذلی: فلست لحاصن ان لم ترونی ببطن ضریحه ذات النجال لقب عمرو بن عجلان، لقب عمرو بن معاویه
شاعری است و در معجم البلدان یاقوت ذیل (ضریحه) آرد: موضعی است در شعر عمرو ذی الکلب الهذلی: فلست لحاصن ان لم ترونی ببطن ضریحه ذات النجال لقب عمرو بن عجلان، لقب عمرو بن معاویه