جدول جو
جدول جو

معنی ذوالحناظل - جستجوی لغت در جدول جو

ذوالحناظل
(ذُلْ حَ ظِ)
نکره بن قیس بن منقذبن طریف الأسدی فارس شجاع لقب به لانه تقدم طلیعه فنزل عن فرسه و جعل یجنی الحنظل فادرکه العدو فمال فی متن فرسه و الحنظل فی ردنه و جعل یقاتلهم و الحنظل ینتثر من ردنه. قاله الصاغانی. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذُلْ)
خداوند حال. دارای حال. کلمه ای که حال برای اوست: جائنی زیدٌ راکباً، راکباً حال است زید را و زید ذوالحال باشد
لغت نامه دهخدا