جدول جو
جدول جو

معنی ذوالثلاثه - جستجوی لغت در جدول جو

ذوالثلاثه
(ذُثْ ثَ ثَ)
اجوف باشد، یعنی معتل العین. که عین الفعل آن حرفی از حروف عله بود، بعض لغت نامه نویسان گویند که ذوالثلاثه کلامی بود که آن را به سه زبان به صورت واحد و معانی مختلف توان خواند. (و دو سه مثالی هم آورده اند که بخواندن و نوشتن نمی ارزد)
لغت نامه دهخدا
ذوالثلاثه
کلمه ای که عین الفعل آن حرف عله باشد اجوف
تصویری از ذوالثلاثه
تصویر ذوالثلاثه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ذُلْ قِ دَ)
اسطع. لقب اسب بکر بن وائل است
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ قِ دَ)
لقب حارث بن ضبیعه
لغت نامه دهخدا
(ثَ ثَ)
ثلاثی. سه حرفی. (کلمه)
لغت نامه دهخدا
(ثَ ثَ)
شکاعی. ثلاث شوکات.
لغت نامه دهخدا
کاواک (اجوف) در تازی به واژه های سه واتی گفته می شود که وات میانی یا وات دویم آن ها} و {یا} {باشد
فرهنگ لغت هوشیار
سه خوان نوشته ای که آن را در سه زبان توان خواند: تازی پارسی و اردو
فرهنگ لغت هوشیار
سه واتی، کنگر خر از گیاهان سه حرفی (کلمه) ثلاثی، ذو ثلاث شوکات شکاعی کنگر خر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالثلث
تصویر ذوالثلث
یک سیم در پرده زبانزد خنیا
فرهنگ لغت هوشیار