جدول جو
جدول جو

معنی ذواراطی - جستجوی لغت در جدول جو

ذواراطی
(اُ طا)
نام محلی است از دیارعرب. یا نام آبی. و بدانجا جنگی میان بنوحنیفه و حلفای او از بنی جعده در مقابل بنوتمیم بوقوع پیوسته است. و آن جنگ را یوم ذواراطی و یوم اراط نیز نامند. عمرو بن کلثوم گوید:
و نحن الحابسون بذی اراطی
تسف الجله الخور الدّرینا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوارایی
تصویر گوارایی
گوارا بودن، خوشگواری
فرهنگ فارسی عمید
(ذُرْ رَءْیْ)
لقب عباس بن عبدالمطلب عم ّ رسول اکرم صلوات الله علیه. از آنروی که آراءاو در امر قوم بیشتر صائب بوده است. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
نام موضعی است. و یوم ذوالأرطی، نام یکی از جنگهای مشهور عرب است
لغت نامه دهخدا
(گُ)
خوشگواری و خوش آیندی و سرعت هضم. (ناظم الاطباء). عذوبت
لغت نامه دهخدا
نام هندیهای (سرخ پوستان) آمریکای جنوبی که از نظر زبانشناسی جزو گروه تاپی گوارانی هستند، اینها در پاراگوئه اکثریت ملت را تشکیل میدهند و زبانشان زبان رسمی آن ناحیه است
لغت نامه دهخدا
(اَ)
نام جایگاهی است. شاعر گوید:
اراک من المصانع ذا اراش
و قد ملک السهوله و الجبالا.
(از المرصّع)
لغت نامه دهخدا
مظفر بن ابی الخیربن اسماعیل وارانی از مردم واران تبریز است وی در موصل نزد ابوالمظفر محمد بن علوان بن مهاجر و در بغداد نزد ابن فضلان فقه آموخته و او را تصنیفاتی است، (از معجم البلدان ذیل واران)
لغت نامه دهخدا
منسوب به واران از دهکده های تبریز، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَ طا)
جمع واژۀ ارطی و ارطاه
لغت نامه دهخدا
خداوند رای: و او ’جمیل بن معمر’ مردی بود عاقل و ذورای و حافظ، (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 295)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوارایی
تصویر گوارایی
سرعت هضم، خوشگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو رای
تصویر ذو رای
بوشامند
فرهنگ لغت هوشیار
صاحب رای خداوند تدبیر: و او (جمیل بن معمر) مردی بود عاقل و ذورای و حافظ
فرهنگ لغت هوشیار