- ذن (نَ فَ تَ)
مخفف اذن. اکنون. کنون
معنی ذن - جستجوی لغت در جدول جو
- ذن
مردنی چینی دن نام دبستانی که از برخورد تائوئیسم و بودیسم پدید آمده که ذن دگر گشته دن اوستایی و پهلوی باشد برابر با روش دین باور درونی و بینش
- ذن ((ذِ))
از مذهب های بودایی که دستیابی به نور حقیقی را تنها از راه تفکر و مکاشفه شهودی مستقیم ممکن می داند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تنده تر از گیاهان گونه ای گیاه از دسته تره تیزک که لبیدون نیز نامیده میشود ذنب الحرذون
دم روباه دم روباه چمنی، بارهنگ از گیاهان گیاهی است از تیره گندمیان که گیاهی است پایاو سنبله اش فشرده و استونه ایی شکل و در انتهای قرار دارد و منظره دم روباه را مجسم می کند (وجه تسمیه)، انواع مختلف این گیاه بیشتر مخصوص نواحی مرطوب هستند و جزو علفهای خوب و جالب توجه مراتع بشمار میروند نیلکی قویروغی اری قوانی چیچکی دم روباه دم روباه چمنی. توضیح این گیاه را با علف گاو کش که بنام دم روباه نیز خوانده میشود نباید اشتباه کرد، بارهنگ
دم گرگ گرگدم بامداد دروغین صبح کاذب دم گرگ گرگ دم، عمود صبح فجر کاذب صبح کاذب صبح نخستین
دم اسپی از گیاهان، اسپدم یک سوی چهرهای سپهری که چون ماری دراز است دام اسب
دم موش، بارهنگ از گیاهان دم موش، بارهنگ یاذنب الفاری. منسوب به ذنب الفار دم موشی: (نبض ذنب الفاری)
