جدول جو
جدول جو

معنی ذمرمر - جستجوی لغت در جدول جو

ذمرمر(ذَ مَ مَ)
قلعه ای است به صنعاء یمن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرمر
تصویر مرمر
(دخترانه)
از سنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است، سنگ مرمر، نوعی سنگ دگرگون شده آهکی که به علت زیبایی در مجسمه سازی و نماسازی ساختمانها به کار می رود
فرهنگ نامهای ایرانی
نوع سنگ آهکی سخت که در مجسمه سازی و نماسازی ساختمان به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(تَ حَوْ وُ)
لرزیدن تن از نازکی. (زوزنی). جنبیدن و لرزیدن از شادی، جنبیدن ریگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
در رساله ای که در آخر کتاب الجماهر بیرونی چاپ حیدرآباد دکن از کتاب الاکلیل للهمدانی در معرفت معادن بطبع رسیده است گوید: قال الهمدانی فی کتابه هذا کان بنی یعفر یحملوا الفضه من شبام سخم الی صنعاء و هی بالقرب من صنعاء علی ساعتین قریب من ذی مرمر و ظهر من قوله ان فیها معدن فضه
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ / مِ مِ)
صدای گربۀ مست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- به مرمر آمدن، به مرمر افتادن. مرمر زدن. مرمر کردن. آواز کردن گربه به مستی.
- مرمر زدن، آواز برآوردن گربۀ به گشن آمده. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- مرمرکردن، مرمر زدن. آواز برآوردن گربه به گاه گشن آمدن یا هنگام نوازش بچۀ خود. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
نوعی از چادرهای زنان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، قسمی از پارچۀ سفید اعلا. (ناظم الاطباء). ململ. رجوع به ململ شود، انار بسیارآب بی پیه، نازک و نرم و لرزان از هرچیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
یا سنگ مرمر. رخام، که سنگی است. (منتهی الارب). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است. یک قطعه از آن مرمره باشد. (از اقرب الموارد). سنگ رخام. (دهار). رخام. (مهذب الاسماء). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند و آن بهترین انواع رخام است به یونانی اسطریطس خوانند و بعضی گویند اسطریطس جزع است و به یونانی الوفرسطس گویند. (از مفردات ابن البیطار ص 153 ج 4). یک نوع سنگ آهکی بسیار سخت که بخوبی میتوان آن را هموار کرده جلا داد و در بناها و صنایع آن را برای زینت بکار میبرند. (ناظم الاطباء). سنگی است شفاف و روشن سفید یا به رنگهای دیگر. سنگ شفاف معدنی به الوان مختلف و بیشتر سفید. حجرالشطوط. قسمی سنگ آهکی نسبهً سخت و متبلور که از بلورهای ریز اسپات (بلورهای کلسیت) متبلور شده در سیستم رومبوادریک به وجود آمده است. سنگ مرمر را جزء سنگهای دگرگونی محسوب میدارند زیرا خمیر آهکی موجود در بین بلورهای کلسیت بر اثر فشار در موقع چین خوردگیها مجداً متبلور شده و مرمر را به وجود می آورد. سنگ مرمر سختی بالنسبه جالب دارد ولی با آهن و پولاد خط برمیدارد و چون صیقلی میشودو جلاپذیر است آن را جهت نمای ابنیه به کار میبرند. در ایران معادن سنگ مرمر بسیار است خصوصاً در مشهد ناحیۀ خلج و اطراف یزد مرمرهای مرغوبی وجود دارد. مرمر دارای اقسام مختلف است و برنگهای زرد، سبز، ارغوانی، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده میشود:
همیشه تا چو بر دلبران بود مرمر
همیشه تا چو لب نیکوان بود مرجان.
فرخی.
ره کوشک یکسر زساده رخام
زمین مرمر و کنگره عود خام.
اسدی.
بر کمر کوهها ز شدت سرما
مرمر چون آب گشته آب چو مرمر.
مسعودسعد.
عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.
خاقانی.
گر تو سنگ خاره و مرمر بوی
چون به صاحب دل رسی گوهر شوی.
مولوی.
دمیه، پیکر منقوش از سنگ مرمر و عاج و مانند آن. (منتهی الارب).
- مثل مرمر، سخت سپید و شفاف.
- مرمر بلغمی، گونه ای مرمر است که در ساختمانش مقداری میکا نیز وجود دارد ودارای طبقات متحدالمرکز میباشد.
- مرمر سبز، سنگی است نسبهً سخت که ترکیب اصلیش کربنات آبدار طبیعی مس است و رنگ سبز خوشرنگی دارد و بلورهای آن هشت وجهی است و در سیستم رومبوادریک متبلور میشود. معدنش در سیبری فراوان است. این سنگ را بیشترمالاکیت نامند.
- مرمر قم، گونه ای سنگ گچی که به آلباتر مشهور است. سختی آن از مرمر معمولی کمتر است و از آن برخی لوازم زینتی (قاب عکس و پایۀ چراغ) میسازند.
، هر چیز نازک و لطیف و نرم و لرزان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمرمر
تصویر تمرمر
لرزیدن، لرزیدن از خوشی، جنبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرمر
تصویر مرمر
نوعی سنگ سفید است که نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
((مَ مَ))
یکی از اشکال طبیعی کربنات کلسیم است. در اصطلاح معماری به هر نوع سنگ آهک متراکم صیقل پذیر مرمر گفته می شود و دارای اقسام مختلف است و به رنگ های زرد، سبز، ارغوانی، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده می شود
فرهنگ فارسی معین