- ذفراء
- سداب کوهی از گیاهان
معنی ذفراء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اصلاح کردن، امر به اصلاح کردن
جمع سفیر، میانجیان، فرستاد گان، جمع سفیر رسولان ایلچیان
خلطی است زرد رنگ از اخلاط اربعه که بفارسی آنرا تلخه گویند، مایعی زرد مایل به سبزی با مزه تلخ که از کبد تراود، تلخه زرداب ویش لو زریر، کاسنی ریگی کاسنی فرنگی، ملخ تخم ریخته، رنگ زرد، کمان مونث اصفر زرد رنگ، زرداب. یا کیسه صفرا. مخزنی است غشائی در زیر کبد قرار دارد. طولش 8 تا 10 سانتیمتر و پهنایش 3 تا 4 سانتیمتر است و دارای سه قسمت تنه و قعر و گردن می باشد، صفرائی که از کبد ترشح می شود از مجرای کبدی گذشته و وسیله کانال سیستیک وارد کیسه صفرا می شود و در آن جا غلیظ شده و به تناوب وسیله مجرای کلدوک در اثنا عشر وارد می شود مخزن صفرا. یا مخزن صفرا. کیسه صفرا، کیسه صفرا کیسه زرداب، خشم غضب، هوس سودا، جامه ای که در آن خطهایی زرد باشد، یا صفرا بر سر زدن، تند و عصبانی شدن، یا صفرا به سر آمدن، اندوهگین شدن
شب سیزدهم از هر ماه، زمین بی نشان، زن سپید
توشه دان یکپارچه، گوش بزرگ، سر سبز پر گیاه
گورخر. پوستین دوز پوستین فروش، پوست پیرا واتگر