- ذربین
- متهم کرد او را ببدی و خلاف
معنی ذربین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرو کوهی
آرامی تازی گشته شروان سروکوهی، درخت پسته، درخت سدر درخت سدر، درخت پسته
درختی با برگ های پهن که در طب قدیم برای معالجۀ معده و کبد به کار می رفته، درخت نوش
سرو، سرو کوهی