جدول جو
جدول جو

معنی ذبحاء - جستجوی لغت در جدول جو

ذبحاء
(ذُ)
آماس پشت گوش. ورم غدۀ خلف اذن. گوش گل.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بَ)
منقطع گردیدن، منقطع گردانیدن
لغت نامه دهخدا
(سُ بَ)
نام اسب ربیعه بن جشم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
تأنیث اذبل. زنی خوشیده لب. زن خشک لب
لغت نامه دهخدا
(ذُ)
نامی از نامهای مردان عرب، از جمله نام جدّ والد عبید بن عمرو صحابی
لغت نامه دهخدا
(ذُ)
شهری است به یمن
لغت نامه دهخدا
(ذُ)
بطنی است از رعین
لغت نامه دهخدا
(ضَ)
کمان که در آن اثر آتش باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
آهو مادۀ بابانگ. (منتهی الارب) (آنندراج). ماده آهوی بابانگ. (ناظم الاطباء). ماده آهوی بانگ زن. الصیاحه من الظباء. (معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(بَحْ حا)
زن گلوگرفتۀ گران آواز. (منتهی الارب) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبحاء
تصویر سبحاء
جمع سبوح، شناوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبحاء
تصویر صبحاء
فور موی زن بور موی
فرهنگ لغت هوشیار