جدول جو
جدول جو

معنی ذأوه - جستجوی لغت در جدول جو

ذأوه
(ذَءْ وَ)
گوسفند لاغر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِْط طِ)
آوخ کردن. (زوزنی). آه گفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آه کشیدن. (آنندراج). شکایت کردن و نالیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ذَءْ مَ)
سخن. گفتار. کلمه: ماسمعت له ذأمهً، ای کلمهً. لام تا کام نگفت
لغت نامه دهخدا
(تَ فَوْ وُ)
ذأط
لغت نامه دهخدا
(ذَ ءِ دَ)
جمع واژۀ ذائد
لغت نامه دهخدا
(مَءْ وَ)
زمین پست. ج، ماءو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
ذأی. راندن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دور کردن. ذأو ابل، دور کردن و راندن شتران را، پژمردن تره. (تاج المصادر بیهقی). ذأو بقل، پژمرده شدن تره. (منتهی الارب) ، ذأو مراءه، آرمیدن با وی
لغت نامه دهخدا