جدول جو
جدول جو

معنی ذأطه - جستجوی لغت در جدول جو

ذأطه
(تَ فَوْ وُ)
ذأط
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثَءْ طَ)
لای و گل. گل سیاه و تر. و فی المثل: ثأطه مدت بماء، یضرب للرجل یشتد حمقه فان الماء اذا زید علی الحماه ازدادت فساداً، جانوری کوچک گزنده. (منتهی الارب). ج، ثأط
لغت نامه دهخدا
(ذَءْ وَ)
گوسفند لاغر
لغت نامه دهخدا
(ذَءْ مَ)
سخن. گفتار. کلمه: ماسمعت له ذأمهً، ای کلمهً. لام تا کام نگفت
لغت نامه دهخدا
(ذَ ءِ دَ)
جمع واژۀ ذائد
لغت نامه دهخدا
(وَءْ طَ)
مره است برای وأط یعنی یکمرتبه زیارت کردن قوم را. (از اقرب الموارد) ، لجه ای از لجه های آب. (اقرب الموارد) ، جای بلند از زمین. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ فَوْ وُ)
ذأطه. ذبح کردن، خوه کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، سخت خبه کردن چنانکه زبان خبه شده بیرون افتد، ذاط اناء، پر کردن آوند و پر شدن آوند. (لازم و متعدی است) مشک پر کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا