جدول جو
جدول جو

معنی ذئلان - جستجوی لغت در جدول جو

ذئلان
(ذِءْ)
جمع واژۀ ذآله
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِءْ)
جمع واژۀ رأل. بچه های شترمرغ یا بچه های یکسالۀ آن. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از آنندراج) (از منتهی الارب). و رجوع به رأل و رئال شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
نرم رفتن
لغت نامه دهخدا
(ذِءْ)
ذأفان
لغت نامه دهخدا
(ذِءْ)
باقی مو و باقی پشم بر گردن و لب شتر
لغت نامه دهخدا
(ذُ)
تثنیۀ ذهل. و چون ذهلان گویند به صورت مثنی، مراد ذهل بن شیبان و ذهل بن ثعلبه بن عکابه باشند که دو قبیله از ربیعهاند
لغت نامه دهخدا
(ذُلْ لا)
خوار. ذلیل. موهون، جمع واژۀ ذلیل. (دهار). و این صورت اخیر را جز در دستور الاخوان دهار جای دیگر نیافتم
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذالان
تصویر ذالان
گرگ، شغال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذئبان
تصویر ذئبان
مانده پشم مانده موی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذولان
تصویر ذولان
شغال، گرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذلان
تصویر ذلان
خوار
فرهنگ لغت هوشیار