جدول جو
جدول جو

معنی دیوانسی - جستجوی لغت در جدول جو

دیوانسی
(دی)
میل و خواهش بیقاعده. (ناظم الاطباء) ، نفس اماره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دیوانسی
میل و خواهش بیقاعده
تصویری از دیوانسی
تصویر دیوانسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
بی عقلی، دیوانه بودن، جنون، خبط دماغ، خبل
فرهنگ فارسی عمید
(دی)
منسوب به دیوانجه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(دی)
اطاق مخصوص وزیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دی نَ / نِ)
جنون. (بهار عجم). جنون و عدم تعقل. (ناظم الاطباء). دماغ خشکی. فساد عقل. سوداء. اختلاط عقل. خبط دماغ. (یادداشت مؤلف). جنن. جنو. خبل. ذباب. مس لمه: جنون مطبق،دیوانگی پوشندۀ عقل. (از منتهی الارب) :
همه راستی جوی و فرزانگی
ز تو دور باد آز و دیوانگی.
فردوسی.
چو چشمه بر ژرف دریا بری
به دیوانگی ماند این داوری.
فردوسی.
کنون مردمی کرد و فرزانگی
چو خاقان نیامد بدیوانگی.
فردوسی.
ایوان خواجه با توبشهر اندرون بود
دیوانگی بود که تو جای دگر شوی.
فرخی.
دیوانگی چهار نوع است یکی را بلغت یونانی مانیا گویند دوم را داء الکلب، سیم را صبارا، چهارم را، قطرب. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). مردم را گمان افتاد که وی بهتر گشت از دیوانگی. (نوروزنامه).
گر عقلت این سخن نپذیرد که گفته ام
آن عقل را نتیجۀ دیوانگی شمر.
خاقانی.
دیوانگی از چه پیش گیرد
به کو ره عاقلان پذیرد.
نظامی.
جایی باشد که خارباید
دیوانگیی بکار آید.
نظامی.
کاری که بعقل برنیاید
دیوانگیش گره گشاید.
نظامی.
زانکه این دیوانگی عام نیست
طب را ارشاد این احکام نیست.
مولوی.
وگر در سرش هول و مردانگیست
گریزند ازو کاین چه دیوانگیست.
سعدی.
نخواهی که گردی چنین تیره روز
به دیوانگی خرمن خودمسوز.
سعدی.
پس از هوشمندی و فرزانگی
چو دف برزدندش به دیوانگی.
سعدی.
مسند اقبال عاشق گلخن دیوانگیست
فرش سنجاب سمندر تودۀ خاکستر است.
امیر علیشیر.
- امثال:
دادن بدیوانگی گرفتن بعاقلی.
- دیوانگی سگ، هاری. (یادداشت مؤلف). کلب. دیوانگی مردم از گزیدن سگ دیوانه. (منتهی الارب).
، در اصطلاح اهل تصوف، مغلوبی عاشق. (از کشاف اصطلاحات الفنون). هیام. فتنه. شیدائی. شیفتگی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون و عدم تعقل، فساد عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
((نِ))
بی عقل، بی خرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوانی
تصویر دیوانی
هندسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون
فرهنگ واژه فارسی سره
جنون، سفاهت
متضاد: هوشیاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اگر بیند که با دیوانه هم صحبت شد، دلیل که با مردی رباخواره و مفسد هم صحبت گردد و از صحبت وی ملامت و بدنامی و فساد دین او را حاصل گردد. جابر مغربی
دیوانگی در خواب، مال حرام است بر قدر دیوانگی وی، لکن آن مال را به خیرات هزینه کند و از مردمان ملامت یابد. محمد بن سیرین
هر که بیند که دیوانه شد است، دلیل که به فساد گراید و ربا خوردن.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنونٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
Kookiness, Franticness, Frenzy, Insanity, Lunacy, Zaniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frénésie, folie, excentricité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
шаленство , безумство , ексцентричність , божевілля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
wazimu, upuzi, upumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
безумие , эксцентричность , безумие , эксцентричность
دیکشنری فارسی به روسی
دیوانگی، جنون
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
دیوانگی , جنون , دیوانگی , پاگل پن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
পাগলামী , উন্মাদনা , অদ্ভুততা , পাগলামি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
ความบ้าคลั่ง , ความบ้า , ความแปลก , ความบ้า , ความตลกขบขัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
çılgınlık, delilik, gariplik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
szał, szaleństwo, ekscentryczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
광란 , 열광 , 광기 , 엉뚱함 , 미친 , 괴짜스러움
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
狂乱 , 狂気 , 奇抜さ , 風変わりさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
טֵרוּף , שִׁגָּעוֹן , אקסצנטריות , שׁוּגִיּוּת , שִׁגָעוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
उन्माद , पागलपन , सनकीपन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
Raserei, Wahnsinn, Exzentrizität, Verrücktheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
waanzin, eccentriciteit, dwaasheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesí, locura, excentricidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesia, follia, eccentricità, stravaganza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesi, insanidade, excentricidade, loucura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
狂乱 , 狂热 , 疯狂 , 古怪 , 滑稽
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
kegilaan, keanehan, kejenakaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی