جدول جو
جدول جو

معنی دیوانجیر - جستجوی لغت در جدول جو

دیوانجیر
(وْ اَ)
انجیر جنگلی. شال انجیر. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شال انجیر و جنگل شناسی ج 2 ص 245 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
بی عقلی، دیوانه بودن، جنون، خبط دماغ، خبل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیدانجیر
تصویر بیدانجیر
کرچک، دانه ای درشت و روغن دار که روغن آن به عنوان مسهل به کار می رود، گیاه این دانه که علفی یک ساله و از خانوادۀ فرفیون است، خروع
فرهنگ فارسی عمید
(دی)
منسوب به دیوانجه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
در اصل بادانجیر بمعنی شکافته و شکستۀ باد چون چوبش کمال نازک باشد از شدت باد شکسته میشود. (از غیاث). بوتۀ کرچک. (جهانگیری). درختی است که در عرف هند ’آرند’ خوانند و روغنش در امراض بلغمی مستعمل. (آنندراج). کرچک و طمرا که عبارت از گیاهی است بومی آسیا و از آنجا بفرنگستان برده اند و در آسیا و ایران روغن دانه های این گیاه راکه کرچک و کنتون نیز مینامند جهت روشن کردن منازل استعمال میکنند و یکی از مسهلات کثیرالاستعمال است که در اطفال ده ساله پنج تا شش مثقال آنرا می آشامانند و در جوانان ده تا دوازده مثقال. (ناظم الاطباء). خروع.طمرا، تخم بیدانجیر. حب الخروع. رجوع به کرچک و روغن کرچک و گیاه شناسی گل گلاب ص 205 شود (: زحل دلالت دارد بر) مازو... و بیدانجیر... (التفهیم).
بچالاکی به بیدانجیر منگر در مه نیسان
بدان افتادگی بنگر که بینی ماه آبانش.
خاقانی.
گه به ناپاکی ز بادانجیر بید انگیختند
گه بخودرائی ز بیدانجیرعرعر ساختند.
خاقانی.
آنها که بعقل کاردانند
بیدانجیر از چنار دانند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(وْ اَ)
انگور فرنگی. گالش انگور. گالش انگورک (این نام در رودسر متداول است). (یادداشت مؤلف). و رجوع به گالش انگور شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
لبن التین. مادۀ شیری رنگ که در برگ و میوۀ نارس انجیر هست و میوۀ نارس انجیرو نیز برگ انجیر را چون در دیگ گوشت افکنند گوشت زود پزد و مهرا شود و چون گوشت را در میان برگ انجیر خوابانند ترد شود و زود کباب شود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیدانجیر
تصویر بیدانجیر
کرچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو انجیر
تصویر دیو انجیر
انجیر معمولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون و عدم تعقل، فساد عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانسی
تصویر دیوانسی
میل و خواهش بیقاعده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
((نِ))
بی عقل، بی خرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
Kookiness, Franticness, Frenzy, Insanity, Lunacy, Zaniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frénésie, folie, excentricité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
उन्माद , पागलपन , सनकीपन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
دیوانگی , جنون , دیوانگی , پاگل پن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
পাগলামী , উন্মাদনা , অদ্ভুততা , পাগলামি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
ความบ้าคลั่ง , ความบ้า , ความแปลก , ความบ้า , ความตลกขบขัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
wazimu, upuzi, upumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
çılgınlık, delilik, gariplik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
광란 , 열광 , 광기 , 엉뚱함 , 미친 , 괴짜스러움
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
狂乱 , 狂気 , 奇抜さ , 風変わりさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
טֵרוּף , שִׁגָּעוֹן , אקסצנטריות , שׁוּגִיּוּת , שִׁגָעוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
szał, szaleństwo, ekscentryczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
kegilaan, keanehan, kejenakaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
waanzin, eccentriciteit, dwaasheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesí, locura, excentricidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesia, follia, eccentricità, stravaganza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
frenesi, insanidade, excentricidade, loucura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
狂乱 , 狂热 , 疯狂 , 古怪 , 滑稽
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
шаленство , безумство , ексцентричність , божевілля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
Raserei, Wahnsinn, Exzentrizität, Verrücktheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
безумие , эксцентричность , безумие , эксцентричность
دیکشنری فارسی به روسی
دیوانگی، جنون
دیکشنری اردو به فارسی