جدول جو
جدول جو

معنی دیهشک - جستجوی لغت در جدول جو

دیهشک(هَِ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس در 3هزارگزی جنوب طبس سر راه مالرو عمومی طبس بخداآفرین با 1630 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رئیس ده، یکی از اصناف حکام ولایات و رستاکها در دورۀ ساسانی، (ایران در زمان ساسانیان ص 87)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای بخش طبس شهرستان فردوس است که در جنوب دهستان اصفهک سر راه اتومبیل رو طبس واقع است، این دهستان از 14 آبادی تشکیل شده است و جمعیت آن حدود 3915 نفر و قراءمهم آن عبارت است از نای بند که 731 و اسفندیار که 503 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
مرکز دهستان دیهوک بخش طبس شهرستان فردوس در 84هزارگزی جنوب خاوری طبس با 1252 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هََ مَ)
نام روز پنجم از هر ماه شمسی. (ناظم الاطباء). نام روز پانزدهم از هر ماه شمسی. (آنندراج). اما ظاهراً دگرگون شدۀ کلمه دی بمهر باشد
لغت نامه دهخدا
(هََ)
مصغر دیه. دهک: و اکنون اصطخر دیهکی است که در آنجا صد مرد باشد. (فارسنامۀ ابن البلخی صص 127-128)
لغت نامه دهخدا
(دِ شِ)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 33هزارگزی شمال باختری مشهد. دارای 370 تن سکنه می باشد. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا