جدول جو
جدول جو

معنی دیفرانسیال - جستجوی لغت در جدول جو

دیفرانسیال
در اتومبیل و سایر وسائط نقلیه موتوری عبارت از دستگاهی است مرکب از چند چرخ دنده که بر محور محرک قرار میگیرد و قدرت موتور را بین دو چرخ عقب تقسیم میکند و در عین حال اجازه میدهد که چرخها عنداللزوم با سرعتهای مختلف بچرخد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رشته بسیار مهمی از ریاضیات عالی که موضوع اولیه آن تعیین میزان تغییرات توابع و مسئله ای عکس آنست و مبتنی بر عمل اساسی رفتن به حد گرفتن میباشد و از این جهت از علم جبر متمایز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیفرانسیل
تصویر دیفرانسیل
((یِ))
دستگاهی در اتومبیل که نیروی لازم را به چرخ ها منتقل می سازد، در ریاضی حاصل ضرب مشتق تابع در نمو متغیر مستقل (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
دستگاهی در اتومبیل که قدرت موتور را به چرخ ها انتقال میدهد و به واسطۀ آن چراغ های عقب به حرکت درمیآیند
فرهنگ فارسی عمید
دستگاهی در اتومبیل که نیروهای لازم را بچرخها - بنا بر احتیاج آنها - منتقل میسازد و چون سر پیچهای چرخ بیک سرعت نمیگردند باید نیرویی که بر آنها وارد میشود غیر مساوی باشد، دیفرانسیل این عمل را انجام میدهد و آن مرکب است از کرانویل که بوسیله چرخ دنده محرکی بنام پنیون که بانتهای میله کاردان متصل است میچرخد و بر اثر دوران کرانویل جعبه متصل بان نیز میچرخد. قسمت بالا و پایین هرزه گرد است ولی دو چرخ مخروطی طرفین حرکت را بوسیله میل پلوسها بچرخ عفب منتقل میکند و بهر کدام بنا بر مقاومتی که دارند سرعت مناسب میدهد
فرهنگ لغت هوشیار