جدول جو
جدول جو

معنی دیفتری - جستجوی لغت در جدول جو

دیفتری
بیماری مسری ناشی از زهر باسیلی موسوم به باسیل لوفلر، از علائم آن تولید غشا کاذب در حلق و حنجره و قصبه الریه است
فرهنگ لغت هوشیار
دیفتری
بیماری واگیرداری که باعث ایجاد عشایی کاذب در حلق و حنجره می شود، از عوارض آن گلودرد، تب، سرفه، گرفتگی صدا و در صورت وخامت، ناراحتی های قلبی، کلیوی و فلج دست و پا را موجب می شود، خناق، بادزهره، زهرباد
تصویری از دیفتری
تصویر دیفتری
فرهنگ فارسی عمید
دیفتری
((تِ))
بیماری ای که در گلو پدید آید و حلق و حنجره و قصبه الریه را مبتلا کند، خناق، خناک
تصویری از دیفتری
تصویر دیفتری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به دفتر: کارهای دفتری، اسناد پیش نویس که در دفتر تنظیم میگردد (صفویه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفتری
تصویر دفتری
Clerkly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
канцелярски
دیکشنری فارسی به روسی
канцелярськи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
de manière cléricale
دیکشنری فارسی به فرانسوی
शासकीय रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
בצורה משרדית
دیکشنری فارسی به عبری
อย่างธุรการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
দফতরি ভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
دفتری طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دیداری
تصویر دیداری
بصری، آوو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیفکری
تصویر بیفکری
بی اندیشگی، لاابالیگریلاقیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیشگری
تصویر دیشگری
چای قند پهلو، دشلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیواری
تصویر دیواری
منسوب به دیوار ساعت دیواری ساعتی که بدیوار نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است گونه ای از جامه ابریشمین پارچه ای است ابریشمین، نوعی از شراب لعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوپتری
تصویر دیوپتری
واحد اندازه گیری انکسار نور و تحدب و تقعر عدسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیداری
تصویر دیداری
سزاوار تماشا، در خور نظاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیشتری
تصویر بیشتری
اکثریت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شیفتگی
تصویر شیفتگی
جلب توجه
فرهنگ واژه فارسی سره