جدول جو
جدول جو

معنی دیستانه - جستجوی لغت در جدول جو

دیستانه(نَ / نِ)
زن حایض و زن دشتان. (ناظم الاطباء). اما ظاهراً صورتی یا دگرگون شده ای از دشتان باشد. (یادداشت لغتنامه). رجوع به دشتان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
از روی دوستی
فرهنگ فارسی عمید
(دَ نَ / نِ)
دست برنجن. النگو. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، موزۀ دست. (آنندراج). دستکش. (ناظم الاطباء). چیزی است از پوست یا پشم که بجهت دفع اذیت سرما به دست پوشند. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). قولچاق، چیزی است از پارچه که خبازان در وقت نان پختن پوشند. پارچه ای است که نانوایان در وقت نان پختن به دست کشند. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی) ، تازیانه، افزار کشتکاری. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
قصبۀ مرکز دهستان گریوان بخش حومه شهرستان بجنورد. در 6هزارگزی جنوب بجنورد، 3هزارگزی شرق راه بجنورد به اسفراین در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 1003 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات، بنشن، میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
منسوب به دوست، از روی دوستی و محبت و رفاقت. (ناظم الاطباء). محبانه. (آنندراج) :
دشمن ارچه دوستانه گویدت
دام دان گرچه ز دانه گویدت.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
از روی دوستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستیانه
تصویر دستیانه
دستبند دست برنجن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسخانه
تصویر درسخانه
دبستان آموزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
دستوانه سوار، دستکش چرمین که بازداران بدست کنند تا از آسیب چنگال باز مصون مانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستخانه
تصویر دستخانه
نشیمن و خوابگاه و طویله
فرهنگ لغت هوشیار
دستبند دست برنجن، ساعد بند آهنین که در روز جنگ به دست میکردند قولچاق، صدر مجلس مسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باستانه
تصویر باستانه
عتیقه
فرهنگ واژه فارسی سره
دوست وار، رفاقت آمیز، رفیق وار، عاشقانه، محبت آمیز
متضاد: عداوت آمیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
ودّيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
Friendly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
amical
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
amistoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
дружелюбный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
freundlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
дружелюбний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
przyjazny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
友好的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
amigável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
دوستانہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
বন্ধুত্বপূর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
เป็นมิตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
rafiki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
dostça
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
친근한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
amichevole
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
ידידותי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
मित्रवत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
ramah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
vriendelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دوستانه
تصویر دوستانه
親しみやすい
دیکشنری فارسی به ژاپنی