- دیرالحجر (دَ رُلْ حَ جَ)
نام محلی است در واحۀ داخلی مصر و فاصله آن تا شهر القصر 20 کیلومتر است. در آن معابد رومیها و تصاویر حجاری شده از آنان و معبودهای مصری وجود دارد. (از الموسوعه العربیه المیسره)
معنی دیرالحجر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(زَ رُلْ حَ جَ)
لغت نامه دهخدا
جوزجندم است و گویند خزازالصخر است. (تحفۀ حکیم مؤمن). خزازالصخر. (اختیارات بدیعی) (الفاظ الادویه). زهرهالحجر. (لکلرک)
(دَ رُلْ قَ مَ)
لغت نامه دهخدا
نام شهری است به لبنان و میان عقلین و بیت الدین قرار دارد این شهر پایتخت امراء معنیین (از حکام لبنان) و شهابیان لبنان بوده است. (از الموسوعه العربیه المیسره)
(دَ رُطْ طَ)
لغت نامه دهخدا
همان دیر عامر واقع در نواحی اخمیم را گویند که در نزدیکی کوهی معروف به کوه کهف واقع شده است. (از معجم البلدان)
(دَ رُطْ طو)
لغت نامه دهخدا
طور بمعنای کوه مرتفع است و در اینجا مقصود کوهی است که در قسمت پایین فراخ و دایره مانند و در قسمت بالا نیز دایره شکل است و بکوه دیگری متصل نیست و فقطیک راه دارد که طبریه و اللجون است این دیر را دیرالتجلی نیز خوانند زیرا نصرانیان معتقدند که حضرت عیسی پس از رفتن به آسمانها در این دیر بر حواریون تجلی نمود. (از معجم البلدان). رجوع به دیرالتجلی شود
(دَ رُزْ ز)
لغت نامه دهخدا
شهری است در شرق سوریه بر ساحل راست فرات و بر ملتقای جادۀ آبی از حلب به بغداد و از دمشق به موصل. از مراکز مهم نظامی است و 22000 تن سکنه دارد. سه مسجد و چند کلیسا دارد. پل معلق آن (بطول 450 متر) در 1931 میلادی اتمام پذیرفت احتمالاً شهر باستانی ’آوزارا’ در این محل بوده است و موسوم به دیرالرمان بوده که یاقوت آن را بین رقه و خابور ذکر میکند. (از دائره المعارف فارسی)
(دَ رُلْ اَ مَ)
لغت نامه دهخدا
در سوهاج مصر واقع است این دیر را بشوی پدر روحانی و معلم شنوده پدر روحانی بنا نمود و چون که با آجر قرمز ساخته شده آن را احمر خوانند. (از الموسوعه العربیه المیسره)
(دَ رُلْ لُج ج)
لغت نامه دهخدا
این دیر در حیره است و آن را نعمان بن منذر ابوقابوس در ایام حکومت خود ساخته و در بین دیرهای حیره از لحاظ ساختمان زیباتر و از لحاظ خوشی آب و هوا بهتر از آن وجود ندارد. (از معجم البلدان)