جدول جو
جدول جو

معنی دیجوئیه - جستجوی لغت در جدول جو

دیجوئیه
(ئی یِ)
ده کوچکی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان سر راه مالرو گوغر به چهارطاق با 25 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ئی یِ)
دهی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری بافت با 363 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِهَُ یِ)
دهی است از دهستان حومه باختری شهرستان رفسنجان. واقع در 20هزارگزی جنوب باختری رفسنجان با 135 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دلجویی. عمل دلجو. رجوع به دلجویی در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
نامی از نامهای ایرانی (و گمان میکنم بقصد تفأل به طول عمر می نهاده اند). (یادداشت مؤلف) : دیرویه بن سنجت الدینوری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَ جی یَ)
سخت سیاه: ناقه دجوجیه، شتر سخت سیاه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مِ مَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 2هزارگزی شمال مشیز با 290 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت. واقع در 25هزارگزی جنوب ساردوئیه و 9هزارگزی جنوب راه مالرو بافت به ساردوئیه. سکنۀ آن 15 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دَ یَ)
دهی از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم. سکنۀ آن 150 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و حنا و خرما. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دُ یَ)
دهی است از دهستان گروه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. واقع در 40هزارگزی خاور ساردوئیه و 20هزارگزی باختر راه مالرو ساردوئیه به راین. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(هَُ یِ)
دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان. در 18 هزارگزی جنوب خاوری زرند و 10 هزارگزی شمال راه فرعی زرند به کرمان با 484 سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی قالی بافی و راه آن مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
دهی از بخش بافت شهرستان سیرجان در 9 هزارگزی جنوب باختری بافت و در 2 هزارگزی شمال راه فرعی گوغر به بافت. کوهستانی و سردسیر با 125 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات و تریاک. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ساکنین ازطایفۀ افشار هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(ئی یِ)
ده کوچکی است از دهستان گیکان بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع در 8هزارگزی شمال بافت و 2هزارگزی جنوب راه فرعی بافت - قلعه عسکر. کوهستانی، دارای 40 تن سکنه. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است از دهستان ده سرد بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع در 86هزارگزی جنوب بافت و 2هزارگزی باختر راه فرعی دولت آباد به بافت. محلی کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 80 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
ملویل (1851-1931 میلادی) کتابدار آمریکایی و مبتکر روش اعشاری همه اطلاعات انسانی که در کتابها یا مواد مشابه مندرج است به 9 طبقۀ اصلی تقسیم میشود که با ارقام 9 گانه 1تا 9 شماره گذاری میشوند، و موادی مانند دایره المعارفها در طبقه ای با شمارۀ ’صفر’ که مقدم بر سایر طبقات است قرار میگیرند، طبقات ده گانه بوسیله ’صدها’ شماره گذاری میشوند از اینقرار: آثار عمومی ... علوم محض 500، فلسفه 100 تکنولوژی 600، دین 200، هنرها 700، علوم اجتماعی 300، ادبیات 800، زبان 400، تاریخ 900، هرطبقه به 9 طبقۀ جزء و یک طبقۀ اضافی (10 م) برای آثار عمومی مربوط به آن طبقه تقسیم میشود، و این تقسیم به طبقات جزء تا حد لزوم ادامه می یابد، مثلا 900 نشانۀ تاریخ است بطور کلی (تاریخ تمدن، لغتنامه ها، دایره المعارف تاریخی و غیره) و طبقات جزء این طبقه عبارتند از: 900 تاریخ 910 جغرافیا، سیاحتها توصیفها، 920 زندگی نامه 930 تاریخ قدیم، 940 اروپا، 950 آسیا، 960 افریقا، 970 آمریکای شمالی، 980 امریکای جنوبی و 990 قسمتهای دیگر زمین، تحت شمارۀ 950 شمارۀ955 مختص ایران است و تحت این شماره، شمارۀ 1، 955مختص گیلان است و هکذا، (از دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلجوئی
تصویر دلجوئی
جوینده و تسلی دهنده دل
فرهنگ لغت هوشیار
دلجویی، سخت کوشی
دیکشنری اردو به فارسی