که دیبا پوشد، آنکه دیبا بر تن کند: سرایهاش همه پر ز سرو دیباپوش وثاقهاش همه پر ز شیر دندان خای، فرخی، دشت دیباپوش گردد ز اعتدال روزگار ز آن همی بر عدل ایزد وعده دیبا کند، ناصرخسرو
که دیبا پوشد، آنکه دیبا بر تن کند: سرایهاش همه پر ز سرو دیباپوش وثاقهاش همه پر ز شیر دندان خای، فرخی، دشت دیباپوش گردد ز اعتدال روزگار ز آن همی بر عدل ایزد وعده دیبا کند، ناصرخسرو
نیک منظر و خوبروی، (ناظم الاطباء)، دیبارخ، دیباچهره: همی بروی تو ماند بهار دیباروی همی سلامت روی تو و بقای بهار، فرخی، پرنیان خویی و دیباروی و از بخت منست مارت از دیبا و خار از پرنیان انگیخته، خاقانی، کردمش صید خویش موی بموی گه به دیبا و گه بدیبا روی، نظامی، ، از اسمای محبوب است، (آنندراج)
نیک منظر و خوبروی، (ناظم الاطباء)، دیبارخ، دیباچهره: همی بروی تو ماند بهار دیباروی همی سلامت روی تو و بقای بهار، فرخی، پرنیان خویی و دیباروی و از بخت منست مارت از دیبا و خار از پرنیان انگیخته، خاقانی، کردمش صید خویش موی بموی گه به دیبا و گه بدیبا روی، نظامی، ، از اسمای محبوب است، (آنندراج)