- دوستو
- از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو
معنی دوستو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رفاقت
مودت، رفاقت و یاری
دو لا خمیده منحنی
یاری، محبت، عشق
Amicability, Friendliness
дружелюбие
Freundlichkeit
доброзичливість , дружелюбність
przyjazność, życzliwość
amabilidade, simpatia
amichevolezza, cordialità
amabilidad
amabilité
vriendelijkheid
keramahan
مودّةٌ , مودّةٌ
मित्रता
ידידותיות , חֲבֵרוּתִיוּת
親善 , 親切さ
우호 , 친절함
dostluk, samimiyet
urafiki
ความเป็นมิตร , ความเป็นมิตร
বন্ধুত্ব , সৌহার্দ্য
دوستی , دوستانہ رویہ
رفیق
دو طرف، دو جانب
محب و یکدل و یکرنگ
مقابل دشمن، یار، همدم، رفیق مهربان، پسوند متصل به واژه به معنای دوست دارنده مثلاً خدادوست، وطن دوست، شاه دوست
دوتا، دولا، خمیده، کج، منحنی، دوتوی، دوته
یار، همدم، عاشق، معشوق
صمیمانه، دوستانه