جدول جو
جدول جو

معنی دورای - جستجوی لغت در جدول جو

دورای(دُ)
دورأی. متردد. شکاک. دودل. مستضعف. که عقیده و نظر پایدار و ثابتی ندارد، منافق. دوروی. (یادداشت مؤلف) :
زین سان که تو در عشق دورویی و دورایی
خود پیش تو چون گویم نام گل و سوسن.
سیدحسن غزنوی
لغت نامه دهخدا
دورای
مزمار و نایی که مطربان نوازند، (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (برهان)، دوران
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوران
تصویر دوران
روزگار، عهد، زمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دواری
تصویر دواری
مسکوک زر که در قدیم رایج بوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوراغ
تصویر دوراغ
دوغ یا ماست که آب آن را گرفته باشند و جرم آن باقی مانده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوران
تصویر دوران
گردیدن گرد چیزی، گردش کردن چیزی پیرامون چیز دیگر، گردش دایره مانند، گردش گرد چیزی
دوران دم: در علم زیست شناسی گردش خون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دروای
تصویر دروای
دربای، ضروری، مورد حاجت، سزاوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوزای
تصویر دوزای
آنکه دو قلو و توامان زاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوران
تصویر دوران
چرخ خوردن، گردش، دور زدن، گشتن، گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورقی
تصویر دورقی
از ریشه پارسی نیایشگر نیایشگری که کلاه گوشی بر سر می نهد
فرهنگ لغت هوشیار
روزگار، چرخ زننده مسکوک طلای رایج در قدیم که هر یک از آن معادل پنج شیانی بود (شیانی زری بود از طلای ده هفت بوزن یک درهم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دروای
تصویر دروای
مایحتاج ضروری، لازم
فرهنگ لغت هوشیار
صاحب رای خداوند تدبیر: و او (جمیل بن معمر) مردی بود عاقل و ذورای و حافظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوراغ
تصویر دوراغ
دوغ و ماستی که آب آن را کشیده باشند
فرهنگ فارسی معین
((دَ))
مسکوک طلای رایج در قدیم که هر یک از آن معادل پنج «شیانی» بود (شیانی زری بود از طلای ده هفت به وزن یک درهم)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوران
تصویر دوران
((دَ وَ))
گردش، چرخش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوران
تصویر دوران
((دُ))
روزگار، عهد، دوره، عصر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارای
تصویر دارای
حائز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
Embroilment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
Convulsive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
痉挛的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
intrigo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
convulsivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
enredo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
convulsivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
纠纷
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
запутанность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
zamieszanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
konwulsyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
заплутаність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
судомний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
Verwicklung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
krampfhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
судорожный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دورانی
تصویر دورانی
convulsivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی