- دودل
- مردد
معنی دودل - جستجوی لغت در جدول جو
- دودل
- متردد، شکاک، مردد، متفکر، سراسیمه برعکس یکدله، ارتیاب
- دودل
- کسی که برای شروع کردن کاری در فکر و اندیشه باشد و نتواند زود تصمیم بگیرد، مردد، متردد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تردید
Ambivalence
амбивалентность
Ambivalenz
амбівалентність
ambiwalencja
ambivalência
ambivalenza
ambivalencia
ambivalence
ambivalentie
ambivalensi
تردّدٌ
द्वंद्व
דו ערכיות
kararsızlık
hali ya mchanganyiko
ความไม่แน่นอน
دوگانگی
দ্বৈততা
آسره
خارپشت بزرگ و تیرانداز، قنفذ
گل میمون
جنگ تن به تن برای تلافی اهانت و اعاده شرف که سابقاً معمول بوده و اکنون موقوف شده است
مکر و حیله را گویند
متردد بی ثبات، ریا کار، آنکه به دو تن اظهار عشق کند
دو چندان، دو برابر