- دوثی
- دیوث: غلتبان
معنی دوثی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هجران
بی غیرتی، بی غیرتی درباره زن خویش و حریف دادن وی، قرمساقی
دوتا بودن دوگانگی، دو جهتی اختلاف
در مرحله دوم دومین
کشوری
دور بودن، غربت
دوتا بودن، جدایی و دوگانگی، برای مثال یعنی چو من و تویی نداریم / به گر ز رقم دویی نداریم (نظامی۳ - ۵۰۵)
رنگ خاکستری تیره، به رنگ خاکستری تیره، معتاد به دخانیات یا مواد مخدر، ویژگی چیزی که آمیخته یا آلوده به دود شده یا به آن دود داده باشند مثلاً ماهی دودی
منسوب به غوث
بشقاب، بشقاب بزرگ
Remoteness
Smoked, Smoky
удаленность
копченый , дымный
Entfernung
geräuchert, rauchig
віддаленість
копчений , димний
odległość
wędzony, dymny
熏制的 , 烟雾弥漫的
distância
defumado, esfumaçado
distanza
affumicato
remoteness
ahumado
éloignement
afgelegenheid
gerookt, rokerig