- دوام
- دیرندگی
معنی دوام - جستجوی لغت در جدول جو
- دوام
- پایدار شدن، ایستادگی کردن
- دوام
- پایدار شدن، همیشه بودن، ثبات و بقا، همیشگی بودن
- دوام ((دَ))
- پایداری، ثبات، استمرار، همیشگی
- دوام
- Durability, Permanence
- دوام
- прочность , постоянство
- دوام
- Haltbarkeit, Beständigkeit
- دوام
- міцність , постійність
- دوام
- trwałość
- دوام
- 耐用性 , 永久性
- دوام
- durabilidade, permanência
- دوام
- durabilità, permanenza
- دوام
- durabilidad, permanencia
- دوام
- durabilité, permanence
- دوام
- duurzaamheid, permanentie
- دوام
- daya tahan, keberlanjutan
- دوام
- متانةٌ , دوامٌ
- دوام
- टिकाऊपन , स्थायित्व
- دوام
- עמידות , קֶבַע
- دوام
- 耐久性 , 永続性
- دوام
- 내구성 , 영속성
- دوام
- dayanıklılık, kalıcılık
- دوام
- kuegemea, kudumu
- دوام
- ความทนทาน , ความถาวร
- دوام
- টেকসই , স্থায়িত্ব
- دوام
- پائیداری , دوام
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باد بر بازیچه ای است فرفره، گرداب
جمع دامکه، سختی ها گزندها
همراه
پایداری
آسره
مرکب، جوهر
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح
سیاه، سیاهی دلام برابر با ژوبین نیزه کوچک و فریب پارسی است نیزه کوتاه زوبین، مکر فریب: تا بخانه برد زن را با دلام شادمانه زن نشست و شادکام (رودکی)