غار، درختی بزرگ و تناور با گل های ریز و سفید و برگ های درشت و دراز شبیه برگ بید و طعم تلخ و خوش بو که در شام و برخی کشورهای دیگر می روید و می گویند تا هزار سال عمر می کند، میوۀ این گیاه به اندازۀ فندق با پوست نازک و سیاه رنگ و مغز چرب و خوش بو و زرد رنگ است و پس از کهنه شدن سرخ تیره می شود، برگ و پوست و میوۀ آن در طب به کار می رود، برگ بو، دهمست، دهمشت
غار، درختی بزرگ و تناور با گل های ریز و سفید و برگ های درشت و دراز شبیه برگ بید و طعم تلخ و خوش بو که در شام و برخی کشورهای دیگر می روید و می گویند تا هزار سال عمر می کند، میوۀ این گیاه به اندازۀ فندق با پوست نازک و سیاه رنگ و مغز چرب و خوش بو و زرد رنگ است و پس از کهنه شدن سرخ تیره می شود، برگ و پوست و میوۀ آن در طب به کار می رود، بَرگِ بو، دَهمَست، دَهمَشت
غار و باهشتان. (ناظم الاطباء). درخت و بوتۀ غار است و آن را به عربی شجرهالغار گویند و آن چوبی است که چون بسوزندش بوی خوش ازآن آید. (برهان) (آنندراج). و رجوع به دهمست شود
غار و باهشتان. (ناظم الاطباء). درخت و بوتۀ غار است و آن را به عربی شجرهالغار گویند و آن چوبی است که چون بسوزندش بوی خوش ازآن آید. (برهان) (آنندراج). و رجوع به دهمست شود
نام ناحیتی از هندوستان و لقب شاهان آن ناحیت، شهرهای بزرگ نیماس، هرکند، اورشین، سمندر، اندرس از آنجاست همه بر کران دریا و دهم از خویشتن بزرگتر هیچکس را نبیند و گویند که مر او را سیصد هزار مرد لشکر است و در این ناحیت عودتر باشد و اندر این ناحیت پیل بسیار است. (حدود العالم)
نام ناحیتی از هندوستان و لقب شاهان آن ناحیت، شهرهای بزرگ نیماس، هرکند، اورشین، سمندر، اندرس از آنجاست همه بر کران دریا و دهم از خویشتن بزرگتر هیچکس را نبیند و گویند که مر او را سیصد هزار مرد لشکر است و در این ناحیت عودتر باشد و اندر این ناحیت پیل بسیار است. (حدود العالم)
چیزی که در مرتبۀ ده واقع شده باشد. (ناظم الاطباء). عاشر. (منتهی الارب). دهمین. دهمی. که در مرتبۀ دهم است. (یادداشت مؤلف) ،عشر، دهم شدن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی)
چیزی که در مرتبۀ ده واقع شده باشد. (ناظم الاطباء). عاشر. (منتهی الارب). دهمین. دهمی. که در مرتبۀ دهم است. (یادداشت مؤلف) ،عشر، دهم شدن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی)