- دهسال (دَ)
کوکب سیاره. (ناظم الاطباء). به معنی کواکب سیاره است که زحل و عطارد و مشتری و مریخ و آفتاب و زهره و قمر باشد. (برهان) (آنندراج) ، بزرگترین موجه از موجه های دریا. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
معنی دهسال - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سال گذشته، (آنندراج)، سال گذشته و سال پیش از امسال، (ناظم الاطباء)
نام قریه ای به هرات، (از معجم البلدان)
(دِهْ)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش آستانۀ شهرستان لاهیجان است. این دهستان در قسمت شمال خاوری بخش واقع و از 35 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 24هزار تن و قراء مهم آن به شرح زیر است: دهشال، دهکاه، لسکوکلایه، درگاه، ششکل، کارسیدان، امیرهنده، گیلاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(دَ)
لغت نامه دهخدا
مؤنث ادهس. اکمه دهساء، پشتۀ سرخ رنگ. ج، دهس، (ناظم الاطباء). ارض دهساء، سرخ مایل به سیاهی. (منتهی الارب) ، عنز دهساء، بز سرخ مایل به سیاهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گوسفند سیاه که با سرخی زند. (مهذب الاسماء) ، امراءه دهساء، زن کلان سرین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
