جدول جو
جدول جو

معنی دهرس - جستجوی لغت در جدول جو

دهرس
سختی و بلا و سبکی
تصویری از دهرس
تصویر دهرس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دهیس
تصویر دهیس
نرمخوی مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهوس
تصویر دهوس
شیر درنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهری
تصویر دهری
کسیکه منکر وجود خدا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
سنسکریت اردو داس تیغ کج نوعی حربه دسته دار که دسته اش آهنین و سرش مانند داس است، داس، شمشیر کوچک دودمه که سر آن مانند سر سنان باریک و تیز باشد، یا دهره دهر هلال ماه. یا دهره صبح روشنی صبح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارس
تصویر دارس
محوشده، ناپدید شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخرس
تصویر دخرس
دانا کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارس
تصویر دارس
کهنه سازنده، ناپدید کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فهرس
تصویر فهرس
فهرست، بخشی در اول یا انتهای کتاب، مجله و مانند آنکه به طور اجمالی عناوین، موضوعات و مطالب را شرح می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دهری
تصویر دهری
کسی که منکر وجود خداست و معتقد است دنیا ازلی و ابدی است، صانعی ندارد و پس از زندگی در این دنیا، حشر و معاد نخواهد بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دهره
تصویر دهره
نوعی حربۀ دسته دار شبیه ساطور، برای مثال دهر قصاب ناجوانمرد است / دهره اش بهرۀ رقاب و صدور (حسین وفایی- مجمع الفرس - دهره)، داس، شمشیر، شمشیر دودم، برای مثال پیکر هر طلسم از آهن و سنگ / هر یکی دهره ای گرفته به چنگ (نظامی۴ - ۶۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورس
تصویر دورس
شوکران، مادۀ سمّی خطرناک که از ریشه گیاهی شبیه جعفری با شاخه های چتری و گل های سفید به همین نام به دست می آید، تفت، بیخ تفت، تودریون، شبیبی، شیکران
فرهنگ فارسی عمید
پارسی تازی گشته پهرست فهرست جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن، صورت اسامی چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارس
تصویر دارس
((رِ))
کهنه، فرسوده
فرهنگ فارسی معین
((دَ))
کسی که زمان را ازلی و ابدی می داند و همه حوادث را ناشی از زمان می داند، ملحد، طبیعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهره
تصویر دهره
((دَ رَ یا رِ))
نوعی حربه دسته دار که دسته اش آهنین و سرش مانند داس است، داس، شمشیر کوچک دو دمه که سر آن مانند سر سنان باریک و تیز می باشد
فرهنگ فارسی معین
چیزی که معلم به شاگرد می آموزاند خواه از روی کتاب و یا از خارج کتاب باشد، خواندن کتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درس
تصویر درس
آموزه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دهس
تصویر دهس
نو رسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهر
تصویر دهر
روزگار دراز، زمانی که نهایت نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرس
تصویر هرس
بریدن شاخه های زاید درخت
هرس کردن: در کشاورزی هرس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درس
تصویر درس
مطلبی که آموزگار از روی کتاب به شاگرد یاد بدهد، هر جزء و قسمت از کتاب که در یک نوبت آموخته شود، راه پنهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرس
تصویر هرس
تیری که در سقف خانه به کار ببرند، چوب پوشش خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرس
تصویر هرس
کوبیدن چیزی را گویند و بمعنی پوشش خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درس
تصویر درس
((دَ))
دانش آموزی، آموزش، آموختن، تعلیم دادن، هر بخش از کتاب که در یک نوبت آموخته شود جمع دروس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهر
تصویر دهر
((دَ))
روزگار، زمانه، عهد، دوره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هرس
تصویر هرس
((هَ))
چوب پوشش بام خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هرس
تصویر هرس
((هَ رَ))
بریدن شاخه های زاید درخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هرس
تصویر هرس
اول شیری که از پستان زن پس از زاییدن جاری شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهر
تصویر دهر
روزگار بی پایان که اول و آخر ندارد، زمان دراز، عصر و زمان، زمانه
فرهنگ فارسی عمید