جدول جو
جدول جو

معنی دهخوارقان - جستجوی لغت در جدول جو

دهخوارقان
(دِخوا / خا)
قصبۀ مرکز بخش و دهستان دهخوارقان از شهرستان تبریز. در 51 کیلومتری جنوب باختری تبریز در جلگه و مسیر شوسۀ مراغه - تبریز واقع است. سکنۀ آن 13087 تن. آب آن از رود دهخوارقان و قنات تأمین می شود. در حدود 400 باب مغازه از کسبۀ مختلف و چند کار خانه پارچه بافی دستی و کار خانه برگه سازی ومشروب و کمپوت سازی و کار خانه برق دارد. همچنین دارای دبستان و دبیرستان و شعبات دوایر دولتی و پست و تلگراف می باشد. از ابنیۀ تاریخی دارای یک مسجد قدیمی به نام مسجد حاجی کاظم و بنایی به نام چهارسوق است که از چوب بست درست نموده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). نام آن اکنون به آذرشهر تبدیل شده است
لغت نامه دهخدا
دهخوارقان
(دِ خوا / خا)
یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان تبریز و در جنوب باختری تبریز و خاور دریاچۀ ارومیه واقع و از شمال محدود است به بخش اسکو و از باختر به دریاچۀ ارومیه. دهات خاوری این بخش در کوهستان و دارای آب و هوای سالم و دیه های باختری آن در جلگه و کنار دریا می باشد که مالاریایی است. این بخش از لحاظ تقسیمات اداری شامل 4 دهستان است:
دهستان ممقان 1 آبادی 6349 نفر
دهستان گاوگان 15آبادی 10256 نفر
دهستان شیرامین 12 آبادی 5576 نفر
حومه دهخوارقان 17آبادی 6596 نفر
جمع 45آبادی 28777 نفر
جمعیت بخش با سکنۀ خود دهخوارقان 39864 نفر می باشد. قراء این بخش از رودخانه های دهخوارقان و ایشکه چای و قنوات و چشمه سارها مشروب می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ خوا / خا)
نام یکی از دهستانهای حومه بخش دهخوارقان شهرستان تبریز محدود از شمال به دهستان ممقان، از جنوب به دهستان شیرامین، از خاور به بخش اسکو، از باختر به دهستان گاوگان. این دهستان کوهستانی است و آب قراء آن از چشمه سارها و رود خانه دهخوارقان تأمین می شود و از 17آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و نفوس دهات مزبور6596 نفر می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ دِخا رِ)
خواجه علی دهخوارقانی، وی شاعر و از اهالی ’بادام یار’ از قرای دهخوارقان بود. و در سال 699 هجری قمری در عهد غازان خان درگذشت. بعضی اشعار او در کتاب ’دانشمندان آذربایجان’ آمده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 751 بنقل از دانشمندان آذربایجان ص 100)
لغت نامه دهخدا