- دهاسه
- نرمخویی
معنی دهاسه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آموزش دادن آموزاندن، گاییدن، دانایی، پژوهش
چرکینی، آکناکی، زشت گشتن
گروه مردم گروزه
در گوشی پنهانکاری، تاخت فروگیری
دهنه، هر چیز منسوب و مربوط بدهان، مانند دهانه مشک و غار و غیره
بگیر بگیر بزن بزن
کندو
محل ورود به هر چیز یا هرجا مثلاً دهانۀ مشک، دهانۀ غار، دهانۀ قنات، دهنه
خوراک اندک
جمع داهی، زیرکان