جدول جو
جدول جو

معنی دنأت - جستجوی لغت در جدول جو

دنأت
(دَ ءَ)
دناءه. پستی و فرومایگی و دونی و پست فطرتی و ناکسی و زبونی و کمینگی. (ناظم الاطباء) (از غیاث). ناکسی و زبونی. (آنندراج). بخل. حقارت. خساست. رذیلت. خست. سفالت. وغادت. نانجیبی. لاّمت. (یادداشت مؤلف) :
از دنأت شمر قناعت را
همتت را که نام کرده ست آز.
؟ (از کلیله و دمنه).
می بینم که کارهای زمانه روی به ادبار دارد و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته... و لؤم و دنأت مستولی. (کلیله و دمنه). قناعت از دنأت همت... باشد. (کلیله و دمنه). دنأت همت و خساست ابوت او از... مانع شد. (ترجمه تاریخ یمینی).
- دنأت طبع، پستی فطرت و بخالت. (ناظم الاطباء).
، بی پروایی از ملامت و حقارت و بیقدری، بخالت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنائت
تصویر دنائت
فرومایه شدن، پست و ذلیل شدن، پستی، فرومایگی، پست فطرتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دنایت
تصویر دنایت
ضعیف شدن، پست شدن
فرهنگ فارسی عمید
(اِرْ)
گران گردانیدن و سنگین کنانیدن و سبب میل کردن شدن. (ناظم الاطباء). گران گردانیدن و مایل ساختن گرانی بار. (منتهی الارب). گویند: اناء الحمل، اذا اثقله و اماله کذهبت به و اذهبت. (از منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
(مُ ءَ)
دورکرده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نام کوهی در رستاق قدار اصفهان. (یادداشت مؤلف). درباره چشمۀ واقع در این کوه و خواص آن شرحی در ترجمه محاسن اصفهان آمده است. برای اطلاع رجوع به آن کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(دَ سَ)
ریمناکی و چرکی و شوخی و ناپاکی. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دناسه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ وَ)
نزدیکی. قرابت. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دناوه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ جَ رَ)
نالیدن، یا نالیدن بلندتر از انین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نهت. (معجم متن اللغه). نئیت. (المنجد) ، حسد بردن: نأت فلاناً، حسد برد آن را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه). نئیت. (المنجد) ، به کندی رفتن: نأت نأتاً، سعی سعیاً بطیئاً. (معجم متن اللغه). رجوع به نأث شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دنائت
تصویر دنائت
فرومایه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دناست
تصویر دناست
چرکینی، آکناکی، زشت گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دناعت
تصویر دناعت
زفتیدن (بخیل گشتن)، ناکس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دناوت
تصویر دناوت
نزدیکی خویشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنایت
تصویر دنایت
پست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنائت
تصویر دنائت
((دَ ئَ))
پستی، نانجیبی
فرهنگ فارسی معین
پست فطرتی، پستی، دونی، رذالت، فرومایگی، ناکسی، نامردمی، نانجیبی، خست، لئامت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پلیدی، چرکینی، کثافت
فرهنگ واژه مترادف متضاد