جدول جو
جدول جو

معنی دمکراسی - جستجوی لغت در جدول جو

دمکراسی
(دِ مُ)
دموکراسی. حکومت مشروطه. حکومت عامه. (یادداشت مؤلف). رجوع به دموکراسی شود
لغت نامه دهخدا
دمکراسی
حکومت عامه، حرکت مردمی، حکومت مردم بر مردم
تصویری از دمکراسی
تصویر دمکراسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نظام حکومتی که در آن مردم دارای آزادی و حقوق برابر هستند و اختیار مملکت و تعیین هیئت دولت در دست نمایندگانی است که مردم انتخاب می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(مُ / مُ نی ی)
منسوب است به مکران از بلاد کرمان. (از انساب سمعانی) : کار مکران راست شد و حسن سپاهانی باز آمد با حملهای مکران و قصدار و رسولی مکرانی با وی. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 243). آنچه نهادنی، بود بنهادند و مکرانیان را باز گردانیدند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 243). بدین رضا افتاد و رسولان مکرانی را باز گردانیدند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 243)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
عبدالعزیز بن عبدالواحد بن محمد بن موسی المغربی المکناسی (متوفی 926 هجری قمری) ، شیخ قراء در مدینه بود. وی منسوب به مکناسه از بلاد مغرب است. او را اراجیز و منظومه های متفرقه ای است در بیست وهشت علم. از آن جمله است: ’نظم جواهر السیوطی’ در تفسیر و ’منهج الوصول’ در اصول دین و ’منظومهالبلاغه’. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 526)
محمد بن احمد بن محمدالعثمانی مکنی به ابوعبدالله (841- 919 هجری قمری) در مکناسه (شهری در مغرب اقصی) متولد شد و در فاس درگذشت. وی مورخ بود و تألیفات گوناگونی دارد. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 857). و رجوع به همین مأخذ شود
لغت نامه دهخدا
(دِ مُ)
دموکرات. طرفدار دموکراسی. مشروطه طلب. مقابل آریستوکرات. (یادداشت مؤلف) ، عضو یکی از احزاب دموکرات. رجوع به دموکرات شود
لغت نامه دهخدا
می نماید که منسوب به جایی یا چیزی باشد: و میفرمودند بر خدمت مولانا بهاءالدین دیکرانی علیه الرحمه حدیث خوانده بودم. (انیس الطالبین ص 31)
لغت نامه دهخدا
(دِ مُکْ)
دمکراسی. حکومت عامه. حکومتی که در آن حاکمیت در دست مردم است و کارهادر آن به وسیلۀ نمایندگانی که عموم مردم انتخاب می کنند انجام می شود. مقابل حکومتی که در دست طبقه ای خاص و ممتاز است. و رجوع به دائره المعارف فارسی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کراسی
تصویر کراسی
تخت ها، اورنگ ها، جمع کرسی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مردمسالاری حکومتی که در آن قدرت عالیه منبعث از ملت است و ملت اعمالش را هدایت میکند حکومت مردم بر مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
((دِ مُ))
حکومت مردم بر مردم، حکومتی که در آن دولتمردان از طریق مردم یا نمایندگان مردم انتخاب می شوند، مردم سالاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
مردم سالاری، مردم سالاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دمکرات
تصویر دمکرات
مردم سالار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
ديمقراطيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
Democracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
démocratie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
демократія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
демократия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
جمہوریت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
গণতন্ত্র
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
ประชาธิปไตย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
민주주의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
民主主義
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
דמוקרטיה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
लोकतंत्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
Demokratie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democratie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democracia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democrazia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democracia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
民主
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی