- دموگرافی
- جمعیت شناسی
معنی دموگرافی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زندگینامه، سرگذشت، سرگذشت نامه
شرح حال نویسی
فرانسوی مردمسالاری حکومتی که در آن قدرت عالیه منبعث از ملت است و ملت اعمالش را هدایت میکند حکومت مردم بر مردم
مردم سالاری، مردم سالاری
رادیوگرافی از یک سطح و یک حجم
شرح حال نویسی، زندگی نامه
عکّاسی، علم وفن گرفتن عکس
پرتونگاری مقطعی که در آن قسمتی از بدن نشان داده می شود، ثبت مقطعی از بدن به این روش
فرانسوی کیهان شناخت
ثبت منحنی انقباضات عضلانی
کتابی که در آن زندگی نامه شخصیتی شرح داده شده باشد، سرگذشت، شرح حال، زندگی نامه (واژه فرهنگستان)
((دِ مُ))
فرهنگ فارسی معین
حکومت مردم بر مردم، حکومتی که در آن دولتمردان از طریق مردم یا نمایندگان مردم انتخاب می شوند، مردم سالاری
نظام حکومتی که در آن مردم دارای آزادی و حقوق برابر هستند و اختیار مملکت و تعیین هیئت دولت در دست نمایندگانی است که مردم انتخاب می کنند
Democracy
демократия
Demokratie
демократія
demokracja
democracia
democrazia
democracia
démocratie
democratie
demokrasi
ديموقراطيّةٌ
लोकतंत्र
דמוקרטיה
demokrasi
demokrasia
ประชาธิปไตย
গণতন্ত্র