جدول جو
جدول جو

معنی دموگرافی - جستجوی لغت در جدول جو

دموگرافی
(دِ مُگْ / مُ گِ)
جمعیت شناسی. علم تحقیق در جمعیت های انسانی، خاصه از لحاظ کمی. لفظ دموگرافی نخستین بار در کتاب مقدمات آمار انسانی یا دموگرافی تطبیقی (1855 میلادی) از آشیل گیار (1799- 1876 میلادی). طبیعیدان و جمعیت شناس فرانسوی دیده می شود، اما کارهایی در این موضوع از ایام قدیمتر سابقه داشته است. علم دموگرافی به سبب توسعه و تعمیم سرشماری و آمارگیری و دفاتر آماری سجل احوال، از آغاز قرن 19 میلادی متزایداً توسعه یافت، ولی از حدود آمار کمّی جمعیت تجاوز نکرد. کتله دامنۀ آنرا بسط داد، و برتیون آنرا به صورت علمی مستقل بنیان نهاد. حالیه دو نوع دموگرافی تشخیص می دهند: دموگرافی کمّی که با استفاده از سرشماریها و آمارهای سجل احوالی و پرسشنامه های خاص به بحث در پدیده های دموگرافیایی (رقم جمعیت، ساختمان جمعیت برحسب سن و جنس و غیره، نسبتهای درصد ازدواج و ولادت و مرگ) می پردازد، و دموگرافی کیفی که در آن از دخالت عوامل زیست شناختی و اقتصادی و اجتماعی و فکری در تغییرات کمّی جمعیت بحث می شود. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
دموگرافی
جمعیت شناسی
تصویری از دموگرافی
تصویر دموگرافی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نظام حکومتی که در آن مردم دارای آزادی و حقوق برابر هستند و اختیار مملکت و تعیین هیئت دولت در دست نمایندگانی است که مردم انتخاب می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
شرح حال نویسی، زندگی نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتوگرافی
تصویر فتوگرافی
عکّاسی، علم وفن گرفتن عکس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توموگرافی
تصویر توموگرافی
پرتونگاری مقطعی که در آن قسمتی از بدن نشان داده می شود، ثبت مقطعی از بدن به این روش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
شرح حال نویسی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مردمسالاری حکومتی که در آن قدرت عالیه منبعث از ملت است و ملت اعمالش را هدایت میکند حکومت مردم بر مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توموگرافی
تصویر توموگرافی
رادیوگرافی از یک سطح و یک حجم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسموگرافی
تصویر کسموگرافی
فرانسوی کیهان شناخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میوگرافی
تصویر میوگرافی
ثبت منحنی انقباضات عضلانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
((دِ مُ))
حکومت مردم بر مردم، حکومتی که در آن دولتمردان از طریق مردم یا نمایندگان مردم انتخاب می شوند، مردم سالاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
کتابی که در آن زندگی نامه شخصیتی شرح داده شده باشد، سرگذشت، شرح حال، زندگی نامه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
مردم سالاری، مردم سالاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیوگرافی
تصویر بیوگرافی
زندگینامه، سرگذشت، سرگذشت نامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
Democracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
démocratie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
ประชาธิปไตย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokrasi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
민주주의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
民主主義
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
דמוקרטיה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
लोकतंत्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
Demokratie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democratie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democracia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democrazia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
democracia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
民主
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
demokracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
демократія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
демократия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دموکراسی
تصویر دموکراسی
গণতন্ত্র
دیکشنری فارسی به بنگالی