- دموکراسی
نظام حکومتی که در آن مردم دارای آزادی و حقوق برابر هستند و اختیار مملکت و تعیین هیئت دولت در دست نمایندگانی است که مردم انتخاب می کنند
معنی دموکراسی - جستجوی لغت در جدول جو
- دموکراسی (دِ مُکْ)
دمکراسی. حکومت عامه. حکومتی که در آن حاکمیت در دست مردم است و کارهادر آن به وسیلۀ نمایندگانی که عموم مردم انتخاب می کنند انجام می شود. مقابل حکومتی که در دست طبقه ای خاص و ممتاز است. و رجوع به دائره المعارف فارسی شود
- دموکراسی
فرانسوی مردمسالاری حکومتی که در آن قدرت عالیه منبعث از ملت است و ملت اعمالش را هدایت میکند حکومت مردم بر مردم
- دموکراسی ((دِ مُ))
حکومت مردم بر مردم، حکومتی که در آن دولتمردان از طریق مردم یا نمایندگان مردم انتخاب می شوند، مردم سالاری
- دموکراسی
مردم سالاری، مردم سالاری
- دموکراسی
ديمقراطيّةً
- دموکراسی
Democracy
- دموکراسی
démocratie
- دموکراسی
democracia
- دموکراسی
جمہوریت
- دموکراسی
демократия
- دموکراسی
Demokratie
- دموکراسی
демократія
- دموکراسی
demokracja
- دموکراسی
民主
- دموکراسی
ประชาธิปไตย
- دموکراسی
গণতন্ত্র
- دموکراسی
democrazia
- دموکراسی
demokrasia
- دموکراسی
demokrasi
- دموکراسی
민주주의
- دموکراسی
民主主義
- دموکراسی
लोकतंत्र
- دموکراسی
demokrasi
- دموکراسی
democratie
- دموکراسی
democracia
- دموکراسی
דמוקרטיה
