جدول جو
جدول جو

معنی دمقاص - جستجوی لغت در جدول جو

دمقاص
(دِ)
ریسمان پیله. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ)
به معنی دمقس است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به دمقس شود
لغت نامه دهخدا
(دِ مَ)
دمقس. ریسمان. پیله. (منتهی الارب). و رجوع به دمقس شود
لغت نامه دهخدا
(مَ قاص ص)
جمع واژۀ مقص. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مقص شود، جمع واژۀ مقص. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مقص شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
تیر و شه تیر و پالار عمارت و تیر بزرگ و حمالی که تیرهای دیگر را بر وی نصب کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا