جدول جو
جدول جو

معنی دمبگی - جستجوی لغت در جدول جو

دمبگی
(دُ بَ)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی. سکنۀ آن 116 تن. آب آن از چشمه. صنایع دستی زنان جاجیم بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ بَ)
دمبک زن. که دمبک نوازد. که دنبک نواختن پیشه دارد. تنبکی، کنایه از مردم بی ادب و نافهم و خلاف مذهب است. (لغت محلی شوشتر)
لغت نامه دهخدا
(دَبْ بَ)
حالت و چگونگی دبه. غری. ادره. رجوع به دبه و دبه خایه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است از دهستان کنارک شهرستان چاه بهار. آب آن از باران. سکنۀ آن 100 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دبگی
تصویر دبگی
حالت و چگونگی دبه
فرهنگ لغت هوشیار
دم بریده، کوتاه
فرهنگ گویش مازندرانی
دوقلو
فرهنگ گویش مازندرانی