کنایه است از گشودن شق هر چیزی مانند شق قلم که وا کنند. (از ’دو’ به معنی عددی + ’فاق’ که معرب ’فاژ’ است به معنی باز کردن دهان در خواب). (از لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). چون مؤلف لغت شوشترفاق را به معنی فاژ و باز کردن دهان که معنی مصدری دارد گرفته لذا دوفاق را معنی مصدری داده است در صورتی که اصولاً از (’دو’ + ’فاق’ به معنی شکاف و شکاف قلم) مرکب است که در این صورت معنی وصفی دارد (به معنی دوشق و گشوده و دهان بازکرده). (لغت محلی شوشتر) ، کنایه است از ازالۀ بکارت به مدارا
کنایه است از گشودن شق هر چیزی مانند شق قلم که وا کنند. (از ’دو’ به معنی عددی + ’فاق’ که معرب ’فاژ’ است به معنی باز کردن دهان در خواب). (از لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). چون مؤلف لغت شوشترفاق را به معنی فاژ و باز کردن دهان که معنی مصدری دارد گرفته لذا دوفاق را معنی مصدری داده است در صورتی که اصولاً از (’دو’ + ’فاق’ به معنی شکاف و شکاف قلم) مرکب است که در این صورت معنی وصفی دارد (به معنی دوشق و گشوده و دهان بازکرده). (لغت محلی شوشتر) ، کنایه است از ازالۀ بکارت به مدارا
یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد است. این بخش در شمال باختری شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است: از خاور به کوه و بخش سلسله، از شمال به منطقۀکرمانشاه، از غرب به رود خانه صیمره و گاماسیاب، ازجنوب به بخشهای طرهان و چگنی. آب آن از رودخانه های بادآور، کفراش، گیزه رود، حسن کاویار توده تیزآب قند وقنوات و چشمه های متفرقه تأمین میشود محصول آن غلات، صیفی، لبنیات و پشم است. راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه از این بخش میگذرد. این بخش از 5 دهستان بشرح زیر تشکیل گردیده است: 1- دهستان نورعلی دارای 41 آبادی و 9800 تن سکنه. 2- دهستان خاوه با 30 آبادی و 8800 تن سکنه. 3- دهستان کاکاوند با 99 آبادی و 19600 تن سکنه. 4- دهستان ایتیوند با 54 آبادی و 000، 10 تن سکنه. 5- دهستان میربک با 58 آبادی و 13400 تن سکنه. که جمع آن 282 آبادی و 62600 تن سکنه می شود. ساکنین از طایفۀ موسیوند، میربیک، نورعلی، ایتیوند و کاکاوند خاوه میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 6)
یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد است. این بخش در شمال باختری شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است: از خاور به کوه و بخش سلسله، از شمال به منطقۀکرمانشاه، از غرب به رود خانه صیمره و گاماسیاب، ازجنوب به بخشهای طرهان و چگنی. آب آن از رودخانه های بادآور، کفراش، گیزه رود، حسن کاویار توده تیزآب قند وقنوات و چشمه های متفرقه تأمین میشود محصول آن غلات، صیفی، لبنیات و پشم است. راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه از این بخش میگذرد. این بخش از 5 دهستان بشرح زیر تشکیل گردیده است: 1- دهستان نورعلی دارای 41 آبادی و 9800 تن سکنه. 2- دهستان خاوه با 30 آبادی و 8800 تن سکنه. 3- دهستان کاکاوند با 99 آبادی و 19600 تن سکنه. 4- دهستان ایتیوند با 54 آبادی و 000، 10 تن سکنه. 5- دهستان میربک با 58 آبادی و 13400 تن سکنه. که جمع آن 282 آبادی و 62600 تن سکنه می شود. ساکنین از طایفۀ موسیوند، میربیک، نورعلی، ایتیوند و کاکاوند خاوه میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 6)
ایل کرد پیشکوه است که یکی از طوایف اربعه از طوایف پیش کوه ایلات کرد ایران است، و در شمال غربی لرستان بین کرمانشاه، هرسین، الیشتر سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
ایل کرد پیشکوه است که یکی از طوایف اربعه از طوایف پیش کوه ایلات کرد ایران است، و در شمال غربی لرستان بین کرمانشاه، هرسین، الیشتر سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
ناقه دفاق فرسه دفاق، جهجهان و شتاب رو. جمل دفاق، شتر شتاب رویا گشاده گام یا آنکه گاهی بر این پهلو رود و گاهی بر آن پهلو. (منتهی الارب). ماده شتر سریع. و جمل دفاق،شتر که بصورت ’دفقی’ راه رود، و آنرا بضم اول نیز خوانده اند. (از اقرب الموارد). و رجوع به دفقی شود
ناقه دفاق فرسه دفاق، جهجهان و شتاب رو. جمل دفاق، شتر شتاب رویا گشاده گام یا آنکه گاهی بر این پهلو رود و گاهی بر آن پهلو. (منتهی الارب). ماده شتر سریع. و جمل دفاق،شتر که بصورت ’دفقی’ راه رود، و آنرا بضم اول نیز خوانده اند. (از اقرب الموارد). و رجوع به دفقی شود
سیل دفاق، توجبه ای که پر کند رودبار را. (منتهی الارب). سیلی که دو جانب وادی را پر کند. (از اقرب الموارد) ، ناقه دفاق، به معنی دفاق است. (از منتهی الارب). رجوع به دفاق شود، باران وسیع. (از ذیل اقرب الموارد از لسان)
سیل دفاق، توجبه ای که پر کند رودبار را. (منتهی الارب). سیلی که دو جانب وادی را پر کند. (از اقرب الموارد) ، ناقه دفاق، به معنی دِفاق است. (از منتهی الارب). رجوع به دِفاق شود، باران وسیع. (از ذیل اقرب الموارد از لسان)