زن دلیر خودرای نافرمان. (منتهی الارب). زنی که بر کار خود دلیر و باجرأت باشد و بر اهل خود عاصی. (از اقرب الموارد) ، شتر مادۀ دلیر درشت خوگر سیر اول شب. (منتهی الارب) ، ناقۀ کهن سال توانا و دفزک فروهشته گوشت سست. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمل دلعس، شتر ذلول و رام. (از ذیل اقرب الموارد) (از تاج). دلعس. رجوع به دلعس شود
زن دلیر خودرای نافرمان. (منتهی الارب). زنی که بر کار خود دلیر و باجرأت باشد و بر اهل خود عاصی. (از اقرب الموارد) ، شتر مادۀ دلیر درشت خوگر سیر اول شب. (منتهی الارب) ، ناقۀ کهن سال توانا و دفزک فروهشته گوشت سست. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمل دلعس، شتر ذلول و رام. (از ذیل اقرب الموارد) (از تاج). دلعس. رجوع به دلعس شود
نوعی از صدف است و در مصر ام الخلول نامند و آن ورع بری است. (تحفۀ حکیم مؤمن). یک نوع ماهی فلس دار که در مصر یافت می شود. (ناظم الاطباء). دلینس. رجوع به دلینس شود
نوعی از صدف است و در مصر ام الخلول نامند و آن ورع بری است. (تحفۀ حکیم مؤمن). یک نوع ماهی فلس دار که در مصر یافت می شود. (ناظم الاطباء). دلینس. رجوع به دلینس شود