جدول جو
جدول جو

معنی دلشادخاتون - جستجوی لغت در جدول جو

دلشادخاتون
(دِ)
یکی از چهار دختر دمشق خواجه پسر امیرچوپان، و از خواتین مهم سلسلۀ جلایری یا ایلکانیان بود. وی ابتدا به ازدواج سلطان ابوسعید درآمد واز او دختری بزایید که در طفولیت بمرد. و پس از مرگ ابوسعید، همسر امیر شیخ حسن بزرگ ایلخانی شد، و از او دو پسر یافت که اولی سلطان اویس ایلکانی است که از سال 757 تا 776 هجری قمری در بغداد سلطنت کرد. دلشادخاتون از حامیان معروف شعر و ادب و علوم بود و سلمان ساوجی مادح وی بشمار می آمد. (تاریخ عصر حافظ) (از سعدی تا جامی). رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شادخاتون
تصویر شادخاتون
(دخترانه)
بانوی شاد
فرهنگ نامهای ایرانی